غرض از این کلمات آنست که عندلیب گلزار معانی اعنی لسانی شاعریست نادر و در امر شعر قادر.
(ز شعرهای ترش آب خضر منفعل است/ مسیح از نفس روح پرورش خجل است) فاما در حالتی که گرم سخن بوده بیتی چند فرموده که در ظاهر بی معنی است...
... دو کف پر از درم وصل ساز و دستم گیر که چون لسانی افتاده بینوایی نیست.
مولف اشعاری را از لسانی شاعر که به قول شریف «بی معنی» بوده تضمین کرده بدان گونه که عیب آن مرتفع گردد. مولانا شریف خود در دیباچه چنین گوید: «بیتی چند فرموده (یعنی لسانی) که در صورت ظاهر بی معنی است و در عالم باطن تاویل دارد که او نیک میداند چنانکه در این معنی گفتهاند المعنی فی بطن الشاعر. چون این خاکسار ضایع روزگار دید اشعار آن بزرگوار بیتی چند که قریب الفهم بود مشهور گشت و ابیات (دیگر) مستور ماند، از غایت ارادتی که بدان حضرت داشت غیرت نگذاشت که زاده طبع در پرده بماند... آخر چاره در این دید که آن واردات غیبی را از روی اخلاص به طرز خاص تضمینی سازد، چنانچه صحبت آرای خاص و عام گردد... و سهو اللسانش نام کرد چنانکه گفتهاند:
نگیری سهو بر شعر لسانی/ که شعر او همه سهو اللسانست
یکی از جمله ابیات بی معنی لسانی که در این رساله آمده و تضمین شده این بیت او است:
خاشاک نم کشیده طوفان آرزو/ جاری شود که رخنه بدیوار او کند
شریف این بیت را بدینگونه تضمین کرده که: این دو بیت زیر را خود گفته و پیش از بیت مزبور (که از لسانی دانسته) قرار داده:
در شعرای شریف لسانی چو یاوه گوست/ شاعر بهجو بهر چه آزار او کند
از ارش این بس است کز اشعار او کسی/ این بیت را بخواند و در کار او کند
خاشاک نم کشیده طوفان آرزو
وجیهالدین عبدالله لسانی شیرازی از شعرای ق ۱۰ق. بوده است و در تبریز سکونت داشته و در ۹۴۱ق. درگذشته.
دیوان اشعار لسانی در دست است و معروفترین اثرش شهر آشوب او است که عدهای لسانی را مبتکر آن میدانند برخی نوشتهاند که شریف تبریزی که خود از شعراء ق ۱۰ق. و شاگرد لسانی بوده، از روی غرضی که با او داشت، پس از مرگش مجموعهای از اشعار سست سرود و به نام لسانی انتشار داد و وانمود ساخت که این اشعار بی معنی و سست از او است. در هر حال شریف در این رساله، از لسانی به خوبی یاد کرده است و او را ستوده است.
نوع خط:
نوع کاغذ:
تزئینات جلد:
نستعلیق با قلمهای مختلف.
فرنگی شکری رنگ.
تیماج خرمائی طلاکوب.
ماخذ فهرست: مجلد پنجم، صفحه ۳۷۹۴-۳۷۹۶.
نک: تاریخ نظم و شعر از سعید نفیسی، ۴۳۶؛ تاریخ ادبیات براون ترجمه رشید یاسمی، ۱۵۷؛ مجالس المومنین. چاپ سنگی تهران، ۱۲۹۹، ص ۵۴۱؛ شهر آشوب از آقای گلچین معانی.