آنکه آمد ملک و دولت را مدار/ آفتاب دولتش پاینده باد.
نوع خط:
تزئینات جلد:
تعلیق.
چرم قهوهای ساده.
1
صفحات پایانی به خط ریزتر نوشته شده و صفحات از شش سطری به پنج سطری تبدیل شده.
1
تحت تملک لطفعلی بن محمدکاظم صدرالافاضل از غره محرم ۱۳۴۴ بوده است.
ماخذ فهرست: جلد ۴۳، صفحه ۱۴۳-۱۴۴.
در دو برگ الحاقی آغازین نسخه، مالک آن صدرالافاضل لطفعلی بن محمدکاظم نصیری مطالبی در خصوص تاریخچه ترسل و اهمیت آن و وضعیت نسخه فعلی نوشته که بجهت کثرت فایده آن، عینا نقل میشود.
کلمه ترسل چنانکه بر علمی مخصوص اطلاق میشود که از فروع انشا بشمار میرود (و در آن بیان احوال و طبقات کاتب و مکتوب و مکتوبالیه مینمایند از حیث ادب و اصطلاحات خاصه مناسبه هر یک) همچنان در عرف متاخرین مجموعه را میگفتند که در سلسه کتب ابتدائیه ذکر میشد و مشتمل بود بر چند مکتوب از اخوانیات و عرایض و فرامین و احکام و صورت مکاتیب شرعیه و قبض و برات و مصطلحات دفتری و استیفا
و ارقام و سیاق اعداد نقدی و جنسی که بقلم تعلیق یا شکسته تعلیق مقرمط نوشته میشد و اطفال کتاب بعد از استیلا بر قرات خط نسخ و نستعلیق میخواندند و از آن نمونه و مسایل بفنون منشآت و تحریرات و جزئیات آشنا میشدند (و فوائد این معنی برای مبتدی پیداست که تا چه اندازه بوده است).
مرحوم ادیب اریب میرزا حبیب قاآنی که در مطلع قصیده میگوید:
ای زلف تو پیچیدهتر از خط ترسل/ بر دامن زلف تو مرا دست توسل// ریحان خط از زلف شکسته تو نماید/ چون عین رقاع از خم طغرای ترسل.
اشاره به همین معنی کرده است که اسم نوعی مجموعه مزبوره باشد.
بعد از غلبه طبیعی مسلکها بر ممالک ایران بخیال کندن ریشه علوم اسلامیه افتادند. بهتر وسیله برای پیشرفت مقصد خود تغییر وضع مکاتیب را دیدند پس از آنکه زمام آنرا بدست اقتدار آوردند مقرر شد که ابتدائیات بر حسب دستور خودشان باشد، چند مسئله از اوایل حساب و هندسه و ژغرافیا را بعد از قرائات حروف تهجی مرتب داشته استعداد عمر اطفال و نوباوگان عصر را بخواندن و حفظ کلمات آنها حبس و قصر مینمایند و چنان تقدیر گرفتند که تا دوره اینها تمام شود زمان تحصیل منقضی شده باشد.
نتیجه عمری که صرف شده و عوض انتظاریکه اولیا این متعلمین داشتند جهل مرکب و خودسری است که نصیب اطفال آنها شده است.
اینها هنوز مقدمه است، پیداست کزین میان چه خواهد برخاست.
خلاصه از جمله چیزهائیکه فدای وضع جدید تربیت کودکان شد کتاب ترسل بود که از محصلین امروزی اگر بپرسند نمیدانند یعنی چه.
این اوراق مندرسه را که محتمل است از تاریخ هزار و سی و شش هجری مانده باشد در کاغذ پارهای دکه عطاری دیدم مختصر نمونه است که از ترسل آن عهد خبر میدهد بسپردم بهمان شکل جلدش کنند از فواید اوراق اواخر آن یکی الفاظی است که ممیز اجناس مرسوم مردم دفتری بوده مثل قلاده و مس و دست و قطعه.
فایده دیگر که عمده است این است که از طور کتابت خط سیاق آن میتوان اثبات کرد که صورت آنها از خط عربی ماخوذ است بلکه عین کلمات عربیه است که از کثرت تحریر اندک انحرافی پیدا کرده است چنانکه بخط خود اشاره آنها خواهم نمود انشاءالله تعالی.
بهر حال چند ورقی است نماینده طور نگارش عهد عهید داخل در مکتبه فقیر لطفعلی بن محمدکاظم غفرالله سبحانه لهما گردید.
کان ذلک غره محرمالحرام سنه ۱۳۴۴ فی دارالخلافه طهران.