بررسی نتایج تجدد آمرانه بر شکل گیری هویت های سیاسی رادیکال درایران دوره پهلوی دوم: مطالعه موردی (بومی گرایی، اسلام گرایی، چپ گرایی و قومیت گرایی)
نام نخستين پديدآور
سلیمان کُرد
وضعیت نشر و پخش و غیره
نام ناشر، پخش کننده و غيره
حقوق و علوم اجتماعی
تاریخ نشرو بخش و غیره
۱۳۹۸
مشخصات ظاهری
نام خاص و کميت اثر
۱۲۳ص
مواد همراه اثر
سی دی
یادداشتهای مربوط به پایان نامه ها
جزئيات پايان نامه و نوع درجه آن
کارشناسی ارشد
نظم درجات
علوم سیاسی
زمان اعطا مدرک
۱۳۹۸/۱۱/۱۶
یادداشتهای مربوط به خلاصه یا چکیده
متن يادداشت
چکیدهاندیشه¬ی نوسازی با توجه به اخذ آن از الگوهای غربی در عصر پهلوی دوم، عدم تطابق آن با فرهنگ و باورهای اجتماعی جامعه که خمیر مایه¬ی مذهبی داشت و نیز عدم آمادگی ذهنی¬ایرانیان در پذیرش آن، زمینه¬ی بحران هویتی را فراهم نمود. وجود نظام استبدادی و عدم نوسازی سیاسی، نیز نارضایتی نیروهای روشنفکر و نواندیش طبقه¬ی متوسط جدید و گرایش آنان به سمت نیروهای متوسط سنتی، منجر به اتحاد آنان با طبقات پایین جامعه شد. لذا هدف¬این تحقیق بررسی تاثیر تجدد آمرانه در عصر پهلوی دوم در بروز هویت¬های سیاسی بومی گرایی، اسلام گرایی، چپ گرایی و قومیت گرایی بود. با توجه به عنوان پژوهش و بنا به ماهیت¬این موضوعات از روش مقایسه¬ای در جامعه شناسی سیاسی یا سیاست تطبیقی برای تحلیل موضوعات استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد: در جوامع توسعه نیافته که قصد تقلید نوسازی طبق مدل جوامع غربی را داشته اند، روند نوسازی معکوس عمل نموده و عمدتا به دام رژیم¬های اقتدارگرای نظامی و غیرنظامی سقوط کرده اند.-این امر، حکام سیاسی جوامع و فشار هیجانی مردم را به سمت¬ایجاد تعارضات اساسی سیاسی و فرهنگی کشانده و باعث بر هم خوردن ترکیب بین اعمال خط مشی¬های حکومت و منافع نیروهای مخالف گردیده است همان طور که در جامعه¬ی-ایران نیز¬این اتفاق رخ داد و گروه¬های مختلف سیاسی شکل گرفت که در¬این تحقیق به طور کامل با یکدیگر مقایسه شدند.
متن يادداشت
Abstract:The idea of modernization, considering its adoption from Western models in the second Pahlavi era, its incompatibility with the culture and social beliefs of the society, which had a religious theme, and the lack of mental readiness of Iranians to accept it, provided the ground for identity crisis. The existence of an authoritarian system and lack of political modernization, as well as the dissatisfaction of the intellectual and modernist forces of the new middle class and their tendency towards the traditional middle forces, led to their union with the lower classes of society. Therefore, the purpose of this study was to investigate the effect of authoritarian modernity in the second Pahlavi era on the emergence of political identities of domestication, Islamism, leftism and ethnicity. According to the title of the research and the nature of these issues, a comparative method in political sociology or comparative politics was used to analyze the issues. The results showed that in underdeveloped societies, which intended to imitate modernization according to the model of Western societies, the process of modernization reversed and fell mainly into the trap of authoritarian military and civilian regimes. This has led the political rulers of societies and the emotional pressure of the people to create fundamental political and cultural conflicts and has upset the balance between the implementation of government policies and the interests of opposition forces, as happened in Iranian society, and different political groups were formed that were completely compared in this study.
عنوانهای گونه گون دیگر
عنوان گونه گون
A Study of the Impacts of Authoritative Modernization on the Emergence of Radical Political Identities in Iran During the Second Pahlavi Rule: A Case Study of Nativist, Islamist, Leftist and Ethnic I deologies.
نام شخص به منزله سر شناسه - (مسئولیت معنوی درجه اول )