بحث تطبیقی محبت و قهر در حکمت اشراق و حکمت متعالیه
نام نخستين پديدآور
/علی فرضی
وضعیت نشر و پخش و غیره
نام ناشر، پخش کننده و غيره
: الهیات و علوم اسلامی
یادداشتهای مربوط به نشر، بخش و غیره
متن يادداشت
چاپی
یادداشتهای مربوط به پایان نامه ها
جزئيات پايان نامه و نوع درجه آن
کارشناسی ارشد
نظم درجات
فلسفه و کلام اسلامی
زمان اعطا مدرک
۱۳۹۳/۰۶/۲۵
کسي که مدرک را اعطا کرده
تبریز
یادداشتهای مربوط به خلاصه یا چکیده
متن يادداشت
در حکمت اشراق، محبت و قهر به عنوان رابط وجودی میان انوار محسوب میصشود و چون بین نور عالی و نور سافل هیچ حجابی نیست، قهرا سافل، نور عالی را مشاهده میصکند ولی نمیصتواند بر آن احاطه و قهر داشته باشد و نور عالی بر سافل اشراق میصکند یعنی نور عالی به علت شدت نورانیتش بر انوار سافل که دارای ضعف وجودی هستند، قهر و غلبه دارد .بنابراین در مراتب اعلی، جهت قهر و در مراتب سافل، جهت محبت وجود دارد .عالم هستی در نتیج محبت و عشق سافل به عالی و قهر و اشراق عالی نسبت به مادون ایجاد میصشود .از اینصرو، لازم محبت و قهر، حصول و وجود نظام أتم و أحسن و نیز نیل آدمی به کمال لایق خویش میصباشد .به اعتقاد سهروردی، قهر و محبت در مجموع هستی، سریان داشته و هر موجودی، چه نوری و چه غیر نوری، از آن بهرهصمند است .از دیدگاه ملاصدرا نیز، محبت یا عشق مانند وجود، حقیقتی است که در تمام أشیا و موجودات به سبب وجود آنها ساری است .به نظر وی، اساس جهان آفرینش به محبت و قهر است و همین عشق و محبت است که سبب ایجاد موجودات و نیز محفوظ ماندن و نظم آنها میصشود .بنابر وحدت شخصی وجود که مختار نهایی ملاصدرا است، تمامی کائنات هم آنچه خوب محسوب شده و هم آنچه بد تلقی میصشود جلوهصهای مختلف حق تعالی هستند :بعضی جلوه محبت او و برخی جلوه قهر او .پایاننامه حاضر پژوهشی است که درصدد بررسی بحث محبت و قهر بصورت تطبیقی از دیدگاه حکمت اشراق و حکمت متعالیه، که در پنج فصل ارائه میصشود :مفاهیم و کلیات، حقیقت محبت و قهر، مراتب هستی و جایگاه محبت و قهر در آن، نقش محبت و قهر در آفرینش، و در نهایت نقش محبت و قهر در کمال آدمی
متن يادداشت
For Suhrawardi, Love and Wrath are considered as some existential link among the Lights. And since there is no barrier between the high and the low lights, naturally the latter observes the former, though have no domination over it and yet be illuminated through it. That is to say, the low lights because of their weak existence are encompassed by the high ones due to their luminous natures. So, there is the wrath orientation within the high degrees and the love orientation within the low degrees. The Cosmos comes into being as the result of these love and wrath among the different degrees of lights. Thus, the existence of the best and most complete order of Being and also the human tendency toward his/her own perfection is the concomitance of these very love and wrath. For Suhrawardi, all over the creation is the realm of these love and wrath so that no creature- either luminous or non-luminous - can be found that has no share of them. From Mullah Sadra's perspective, Love is reality that penetrates in all creatures and things through their very being. In his opinion, the Cosmos is based on Love and Wrath, through the former which all creatures comes to being maintain their existent order. According to the "particular unity of existence" as the ultimate view peculiar to Sadrian thought, all creation either regarded as good or as bad are but the divine different manifestations; the former His love manifestations and the latter His Wrath ones. The present dissertation tries to investigate the issues of Love and wrath comparatively from the perspective of Suhrawardi's illuminationism and Mulla Sadra's Transcendent Theosophy. It has five chapters: 1.generalities and concepts, 2.the reality of Love and Wrath,3.the existential hierarchy and the place of Love and Wrath within it4.the role of Love and Wrath in creation 5.the role of Love and Wrath in human perfection
نام شخص به منزله سر شناسه - (مسئولیت معنوی درجه اول )