جملات استفهام، امر، نهی و منادا گاهی به دلایلی چند در غرض اصلی خود به کار نمیروند بلکه دربردارندهی غرضهای ثانوی و فرعی هستند چرا که هرگویشوری با بهکارگیری این اغراض تأثیر کلام خویش را بیشتر میکند و به شکلی ناخودآگاه حساسیت و توجه مخاطب را نسبت به موضوع افزایش مید هد بکارگیری این اغراض ثانوی در قالب جملات انشایی از مباحث علم معانیاست .. شاعرانیکه از این اغراض برای بیان مقصود خویش بهره میبرند شاعرانی هستند که کلام آنها از درجه بلاغت بالایی برخوردار است یکی از این شاعران شهریار است که همچون استاد خود حافظ بیشترین استفاده را از این غرضهای بلاغی و معانی ضمنی داشته است . در باب نحوهی تعامل شهریار با اغراض بلاغی این سؤالات را میتوان مطرح کرد که: ۱-شهریار در بکارگیری این اغراض تا چه اندازه توانسته است مقصود کلام خویش را بیان کند؟۲ -آیا تجربیات و روحیات شهریار در بکارگیری این اغراض بلاغی تأثیر داشته است؟۳ -کدام یک از اغراض بلاغی در غزلیات او از بسامد بالایی برخوردارند؟۴ -و اینکه آیا شاعر از معانی ضمنی جدیدی نیز برای بیان مقصود خویش بهره برده است ؟ برای انجام این پژوهش و دستیابی به نتایج حاصل از سؤالات، تمامی غزلیات شهریار را مطالعه و ابیات به کار گرفته شده در قالب استفهام ، امر، نهی و منادا را استخراج نموده و با راهنمایی اساتید راهنما و مشاور به بررسی اغراض ثانوی هر کدام از آنها پرداختم و بعد این شواهد را با توجه به بسامد آنها در ابواب چهارگانه انشای طلبی)استفهام، امر، نهی و منادا (ذکر کردم بدین ترتیب که در هر فصل ابتدا مقدمه و سپس یک تعریف کلی و جامع و مانه از موضوع مورد بحث را ارائه و سپس اغراض بلاغی را با توجه به بسامد آنها ذکر و شواهد ابیات را در کنار این غرضها آوردم و در پایان نیز یک نتیجهگیری از هر فصل به عمل آمده است .در کنار مطالب کتاب های معانی، مقالات علمی و پژوهشی نقش بسزایی در پیشبرد این پژوهش داشتهاند .در پایان با بررسیهایی که بر روی غزلیات شهریار صورت گرفت این نتایج بدست آمد که شهریار در کمترین مواقعی جملات استفهام، امر ، نهی و منادا را در مفهوم اصلی خود بکار برده است بلکه اغلب این جملات دارای غرض بلاغی هستند، از سوی دیگر تجربیات شخصی شهریار و شکست عاطفی باعث شده است مفاهیمی همچون حسرت و اندوه،تمنی و آرزو ، یأس و ناامیدی، طلب رحم و بخشش و التماس در غزلیات او نمود بیشتری داشته باشد .همچنین اغلب کتب متقدم و متأخر علم معانی در باب این اغراض از مثالهای تکراری استفاده کردهاند و یا به نمونههای معدودی از این اغراض اشاره کردهاند در حالی که این اغراض در غزلیات شهریار با ابیات متنوع و با مفاهیم جدید توسط شاعر به کار گرفته شدهاند که جای دارد در کتب جدید معانی برای پرهیز از تکرار و تقلید گنجانده شود .بنابراین میتوان گفت یکی از مزیتهای این پژوهش آوردن مثالهای جدید با مفاهیم گوناگون و ذکر معانی ضمنی جدید است که تا به حال در هیچ یک از کتب معانی به آنها اشاره نشده است
متن يادداشت
the present thesis consists of an introduction and four chapters including interrogation, command, prohibition and proclamation. Each chapter consists of an introduction, general definition of known semantic books and a variety of rhetorical purposes. The rhetorical purposes also are described below depending on their frequency, respectively. In second chapter, interrogation subject has been studied with 25 types of rhetorical purpose. The highest frequency to the less frequency of the rhetorical purposes is: Rejection, prohibition, confusion, wonder, intensity, emphasis, appreciation and fixation, desire and wish, debasement, regret, blunt, unlikelihood, homage, despair and disappointment, command, petitioning (to have pity), reprimand and censure, probate and palace, inertia and lack of authority, paying attention and care of listener, question, euphemistic, warning and scorn, and flout. In Third chapter, command subject is described with 14 types of rhetorical purpose. These are: Entreaty (asking), direction and guidance, wonder and amazement, devotion, debasement and derision, petitioning, punishment and notification, threat and warning, lesson, honor, widening, conquering and impunible. fourth chapter includes prohibition subject. This chapter has 14 rhetorical purposes. These are: Wanting, direction and guidance, reprimand and censure, moaning and weeping, dishearten, threat and frighten, desire and wish, durability (always), petitioning, encouragement, accustom, prayer and debasement, insult and command. In Fifth chapter, it is considered 13 types of rhetorical purposes for proclamation subject. These include: Homage, direction, regret and grief, wonder, desire and wish, torment, expression, blame and warning, imploration (shouting), debasement, annoyance, humility and reminding and recalling
نام شخص به منزله سر شناسه - (مسئولیت معنوی درجه اول )