سیستمهای کاری عملکرد بالا و دوسوتوانی سازمانی در شرکتهای دانشبنیان ایران :نقش تعدیلگر سرمایه فکری
نام نخستين پديدآور
/مهیار جلایی
وضعیت نشر و پخش و غیره
نام ناشر، پخش کننده و غيره
: اقتصاد و مدیریت
تاریخ نشرو بخش و غیره
، ۱۳۹۸
نام توليد کننده
، راشدی
مشخصات ظاهری
نام خاص و کميت اثر
۱۰۹ص
یادداشتهای مربوط به نشر، بخش و غیره
متن يادداشت
چاپی - الکترونیکی
یادداشتهای مربوط به پایان نامه ها
جزئيات پايان نامه و نوع درجه آن
کارشناسی ارشد
نظم درجات
مدیریت اجرایی گرایش استراتژی
زمان اعطا مدرک
۱۳۹۸/۰۶/۳۰
کسي که مدرک را اعطا کرده
تبریز
یادداشتهای مربوط به خلاصه یا چکیده
متن يادداشت
هدف :هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین سیستمهای کاری عملکرد بالا و دوسوتوانی و همچنین بررسی نقش تعدیلگر سرمایه فکری در این رابطه است .روششناسی پژوهش : :این پژوهش از نوع پژوهش های کاربردی بوده و از نظر شیوه انجام پژوهش جزء پژوهش های توصیفی - پیمایشی است .جهت گردآوری مفاهیم و اطلاعات نظری پژوهش حاضر عمدتا از روش کتابخانهای و مطالعه مقالات و کتب تخصصی مرتبط با متغیرهای پژوهش با روش مرور سیستماتیک ادبیات استفاده شده است .جامعه آماری این پژوهش شرکتهای دانشبنیان ایران است و حجم نمونه ۳۷۱و روش نمونهگیری در این تحقیق با استفاده از روش تصادفی ساده میباشد .داده های جمع آوری شده توسط پرسشنامه با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزارهای PLS و SPSS تجزیهوتحلیل شده است .یافتهها :طبق یافتههای پژوهش، سیستمهای کاری عملکرد بالا تاثیر مثبت و معناداری بر دوسوتوانی سازمانی دارند و همچنین سرمایههای فکری رابطه بین سیستمهای کاری عملکرد بالا و دوسوتوانی سازمانی را تعدیل میکنند .سرمایه انسانی، سرمایه اجتماعی و سرمایه سازمانی که ابعاد سرمایههای فکری هستند بصورت تک به تک تاثیر تعدیلگری در رابطه مذکور ندارند .نتیجهگیری :سیستمهای کاری عملکرد بالا به عنوان بهترین اقدام منابع انسانی استراتژیک بر دوسوتوانی سازمانی تاثیر دارند و شرکتهای دانشبنیان میتوانند با استقرار صحیح سیستمهای کاری عملکرد بالا، به سمت دوسوتوانی حرکت نمایند .از طرفی با توجه به نقش تعدیلگر سرمایههای فکری در این رابطه، توجه به سرمایههای فکری میتواند موجب ارتقاء عملکرد شرکتها در استقرار این سیستم و دوسوتوان شدن گردد
متن يادداشت
Research Aim: Primary purpose of this research is to investigate the effect of High Performance Work Systems (HPWS) on Organizational Ambidexterity (OA) and also the moderating role of Intellectual Capital (IC) in this relationship. Research method: This research has been conducted with systematic review techniques for literature review and also structural equation modeling for testing hypothesis, using online suvrey among Iranian knowledge-based firms, we collected 371 valid questionnaires and analysed datas through Smart PLS software. Findings: We found that HPWS has a positive and meaningful effect on OA and also IC moderating this relationship. We also found that organizational capital, human capital and social capital, as dimentions of IC, do not play a moderating role each on HPWS-OA relationship. Conclusion: Based on our findings, we conclude that knowledge-based firms can pay more attention to strategic human resource management and HPWS as its best practice in order to be ambidextrous. Also paying attention to IC can help them on this road
نام شخص به منزله سر شناسه - (مسئولیت معنوی درجه اول )