یادداشتهای مربوط به ویراست و تاریخچه کتابشناختی اثر
متن يادداشت
چاپ ششم: ۱۳۶۶
یادداشتهای مربوط به خلاصه یا چکیده
متن يادداشت
در اين کتاب مدرسه در اثر حمله دشمن ويران شده است. دو دانش آموز (از جمله صالح) به جبهه رفته اند و معلم و ديگران مشغول کمک رساني هستند. روزي به معلم خبر مي دهند که صالح در بيمارستان است و جوياي ديدار اوست. معلم، به خواست او، بر بالين وي آيه هايي از قرآن مي خواند. صالح مي گويد که فرشتگان اطراف تختش هستند. نيمه هاي شب صالح فرياد مي کشد: "السلام عليک يا مولا... السلام عليک يا اباعبدالله" و... شهيد مي شود. در داستان "کلاس درس"، معلم ده تازه به آن جا آمده است. مادر اسماعيل با کار کردن براي ديگران، زندگي خود و اسماعيل را تامين مي کرده، ولي اکنون مريض شده است. برادراني از طرف جهاد سازندگي براي کمک به مردم مستعف مي آيند. مادر اسماعيل، با همه احتياجش، کمک را به جبهه اهداء مي کند. داستان "خاک خوب آبادي" درباره جنگ نيست.
موضوع (اسم عام یاعبارت اسمی عام)
موضوع مستند نشده
داستان هاي فارسي -- قرن ۱۴
موضوع مستند نشده
جنگ ايران و عراق،۱۳۵۹-۱۳۶۷ -- داستان کوتاه
موضوع مستند نشده
دفاع مقدس
رده بندی کنگره
شماره رده
PZ
۴
نشانه اثر
/
ش
9
ف
۴
نام شخص به منزله سر شناسه - (مسئولیت معنوی درجه اول )