خلاق یکی از مسائل اصلی و اساسی در تفکر بشری است . فلسفه اخلاق با سقراط آغاز شد و در غرب پس از او در سخنان افلاطون و اخلاق نیکوی ماخوس ارسطو جلوهای خاص یافت . در ایران در دوران قدیم به این موضوع اهمیت فراوان داده اند . در دوره ساسانی از پند نامه ها و اندرز نامه های به نگارش در آمدند و این دوره از تاریخ ایران به زیور وجود حکیم بزرگمهر مزین و آراسته شد . بسیاری از شعرا و نویسندگان فرصت را مغتنم شمردند و آثار خود را به زیور حکمت و اخلاق آراسته کردند . شاهنامه حکیم بزرگ فردوسی توسی از ستونهای استوار ادب فارسی و عصاره و چکیده تمدن و فرهنگ ایرانی تا عصر شاعر است . این کتاب ارزشمند یک دوره از تاریخ ایران از آغاز آفرینش تا تا سقوط حکومت ساسانی با دقت و تیزبینی و امانت داری به تصویر می کشد . بنابراین در شناخت تاریخ ایران باستان حائز اهمیت فراوان است . اگر چه در نگاه اول کتاب رزم وبزم به نظر می رسد اما خامه توانای استاد توس در فراز و فرود سلسله ها ، زندگی و مرگ و رزم و بزم شاهان وپهلوانان و هر جا که فرصت مناسب یابد ، صفحات کتاب را به پند و اندرز های حکیمانه و موثر آراسته میکند . شاید بتوان گفت که موارد اخلاقی شاهنامه و تحلیل و تفسیر آنهادر جنب فضای حماسی کتاب کمتر مورد توجه قرار گرفته است . در این رساله هدف این است که نکات اخلاقی استخراج و مورد تحلیل و بررسی دقیق قرار گیرد . علاوه بر نکات مثبت ومنفی ( صفات حمیده و ذمیه) مسائل متفرقه مربوط به اخلاق در شاهنامه وجود دارد مورد بررسی قرار می گیرد از جمله عمل کرد سروش و دیوان در شاهنامه به عنوان موجودات اهورایی و اهریمنی ، توجه به نام نیک و غافل بودن از مکافات عمل در ژرفا و عمق خود حاوی نکات مفید اخلاقی و حکمت آمیز است .