یادداشتهای مربوط به کتابنامه ، واژه نامه و نمایه های داخل اثر
متن يادداشت
کتابنامه: ص [۲۱۱ - ۴۱۱]؛ همچنین به صورت زیر نویس
یادداشتهای مربوط به خلاصه یا چکیده
متن يادداشت
ه ظاهر در اندیشه سیاسی امام خمینی در زمینه اخلاق و سیاست، نمیتوان قائل به تفکیک بین این دو حوزه شد. زیر سعی امام بر این بوده است که از زاویه اخلاق به دنیای سیاست توجه کند و مهمترین نقطه اتکای بینش اخلاقی امام در حوزه سیاست، سعادت انسانها (مهمترین ارزش و اصول اخلاقی) است. اما با یک تحلیل علمی میتوان در اندیشه امام خمینی سیر تحول از سیاست اخلاقی به اخلاق قدرت را مشاهده کرد. یعنی بخشی از زندگی سیاسی امام در چارچوب گفتمان سیاست اخلاقی (زمانیکه نظریه نظارتی فقیه را مطرح میکند) و در بخش دیگری در چارچوب گفتمان اخلاق قدرت (زمانیکه نظریه ولایت مطلقه فقیه را مطرح میکند) قابل بررسی است. این سیر تحول در اندیشه امام را میتوان اینگونه مطرح کرد که گفتمان اندیشه امام در زمانی نصیحت به حکومت وقت است (سیاست اخلاقی) اما بعد از مرحله خروج از نصیحت و تلاش برای تاسیس حکومت دینی (در درون سیاست اخلاق سنتی) به منظرو کسب قدرت (قدرتی که در دنیای مدرن تحت تاثیر آموزههای آن، به نحوی با اخلاق قدرت پیوند خورده است) مقدمه عادیسازی عناصر اخلاق معطوف به حفظ قدرت - بدون تغییر یافتن مفاهیم و تعابیر موجود در سیاست اخلاق سنتی آماده میگردد و با تاسیس حکومت و مواجه شدن با مشکلات و بحرانها به ناچار به تدریج گونهای ازاخلاق قدرت به ویژه پس از جا افتادن اندیشه ولایت فقیه و شکلگیری تغییرات عدیده در نظام سیاسی، جای سیاست اخلاقی تنگتر میشود به این ترتیب بدون اینکه سیاست اخلاقی در عمل کنار گذاشته شود در تحولات سیاسی بعد از نظام جمهوری اسلامی، درون الزامات برخاسته از ضرورتهای حفظ قدرت سیاسی به گونهای جای خود را به اخلاق قدرت هر چند نه به طور کامل میدهد و از این زمان اندیشه قدرت سیاسی برای امام هم مهم و هم دارای ارزش است. به نحوی که سر و سامان دادن امور جامعه را با کسب اخلاق قدرت پیوند میزند. درعین حال تاکید کلنگرانه امام خمینی بر این قرار میگیرد که قدرت باید در دست افراد مهذب باشد. زیرا افراد غیرمهذب منشا گسترش فساد در کل ساختار سیاسی و در مرحله بعدی در کل جامعه خواهند شد
عنوان قراردادی
عنوان قراردادي
اخلاق و سیاست در اندیشه و رفتار امام خمینی (ره)