پرسش از معنای زندگی و حیات، چیستی، چگونگی و راه وصول به آن، برای هر انسانی که مرغ اندیشه و تدبر خویش را فراتر از آسمان روزمرگی ها به پرواز درآورد و بر وجود حقیقی اش، ورای هاله استثار و التباس جسم خاکی نظر اندازد، مطرح است. به این موضوع از چشم اندازهای گونگونی چون فلسفه، روان شناسی و دین می توان نگریست. هر چند سهم علومی چون فلسفه و روان شناسی، در عرصة تأمل و تفکر در این دغدغة حیاتی بشر. قابل چشم پوشی نیست؛ اما بدون تردید، دین از گذشته های دور، یگانه پناهگاه اصلی در این گونه دغدغه ها و نگرانی های بشر بوده است؛ با آن که تحولات تاریخی، بسیاری از عناصر و نمادهای گذشته را به فراموشی و انزوا برده اند، ادیان هنوز یکی از مهم ترین مراجع پاسخ گویی به این پرسش ها هستند. در این رساله، نگارنده بر آن است تا با تکیه بر دین اکمل اسلام، نقش معنادهی مفاهیمی چون مکان، کار، عشق و مرگ را به عنوان نمونه، از منظر آیات و مفاهیم روح بخش قرآن، بررسی کرده، در نهایت معنای غایی زندگی را تبیین نماید؛ همچنین با تکیه بر آموزه ها و معارف قرآن، اصول مکتب لوگوتراپی با معنا درمانی در روان شناسی، مورد بررسی، تطبیق و نقد قرار گرفته و در نهایت جمع بندی و نتیجه گیری شده است.