امثال قرآن دارای خصوصیاتی است که آنها را از امثال عربی که ساخته و پرداخته ذهن مردم است ؛ متمایز می کند این امثال از تصویرهایی بهره می گیرد که تصور آنها برای هر انسان عادی غیر ممکن است. امثال قرآنی با تشبیه حالت و یا صورتی عقلی به حالت و یا صورتی حسی و قابل درک برای مردم، سعی دارد معانی غیر ملموس را برای مردم ملموس و نزدیک به ذهن جلوه دهد. از آنجا که فطرت همه انسانها پاک و حق طلب آفریده شده، لذا قرآن سعی دارد که آن را در مجری حقیقی خود سوق دهد ؛ امثال و حکم قرآن از آن دسته آیاتی هستند که بواسطه نقش تربیتی و سازنده ای که دارند، بستری مناسب برای حرکت فطرت به سوی نیکی ها را فراهم می آورند. استفاده از اسالیب بیان در امثال و حکم قرآن، باعث زیباتر شدن لفظ و در نتیجه تأثیر بیشتر آنها بر اخلاق و رفتار مخاطب می شود. حکم قرآنی به خاطر وسعت مفاهیمشان در زندگی روزمره ما بسیار استعمال می شوند و حتی شاید در مواردی از موضوع شأن نزول خود بسیار فاصله گرفته باشند.این خود دلیل دیگری بر اعجاز قرآن و وسعت گستره معانی آیات آن می باشد . بیشتر حکم قرآنی دارای مجاز و کنایه نمی باشد.بعبارت دیگر خداوند در اکثر حکم قرآنی با مردم به صراحت صحبت کرده است. این رساله در چهار فصل بر آن است که با بررسی یکی از جنبه های اعجاز در قرآن یعنی وجوه بیانی موجود در امثال و حکم اولاً به شناخت بیشتر اهداف این دسته از آیات کمک کند و ثانیاً با روشن کردن یکی از افقهای غامض آیات قرآنی جلوه ی دیگر از جلوه های هنر زیبایی شناسی در قرآن را به نمایش بگذارد و همچنین به دلیل اینکه قرآن ابعاد مختلف فطرت بشری را مورد خطاب قرار داده است، لذا بررسی این دسته از آیات می تواند ما را در شناخت لایه های پنهان فطرت انسانها کمک کند.