این مجموعه دارای چهار فصل می باشد که: در فصل اول نگاهی داریم به سرآغاز آموزش اسلامی و اینکه پیشینه آموزش به قبل از بعثت پیامبر گرامی برمی گردد، آنجا که خداوند به آدمی آموخت و علم آدم الاسماء کلها) و این سنت ادامه یافت و ادامه دادن آن در نخستین آیات نازل شده بر پیامبر گرامی اسلام بر عهده ایشان می باشد. سپس نگاهی به نظام آموزشی حوزه علمیه شده که در آن مسائلی از جمله مراحل مختلف نظام آموزشی مطرح شده که اولین مرحله ادبیات عرب است و مرحله دوم آن توانایی استنباط احکام شرع از آیات و روایات می باشد. سپس پرداختیم به بررسی زمانبندی تحصیل حوزه، که باید وضعیت تحصیلی طلبه روشن، آغاز و پایانش معلوم باشد. فعالیت در بعضی از مراکز طبق قوانینی می باشد همچون قانون مدرک که با وجود آن در اولین مرحله طلبه متوجه می شود صلاحیت او در چه حدی است و باید دانست که وجود مدرک و مدرک گرایی در حوزه علاوه بر فوایدی که دارد، ضررهایی هم دارد، در این مجموعه به نمونه ای از آن اشاره می شود. -بررسی نزدیکی علماء و حوزه های علمیه اهل سنت به حاکمان و سیاستمداران که باعث سوء استفاده شده و اینکه مبادا آرای ضدحکومتی بوجود آید، باب اجتهاد را بستند. -سپس پرداختیم به نیاکان و هویت صنفی طلبه، زیرا که این امر به خودسازی طلبه بیشتر کمک می کند و مسلما زندگی و رفتار طلبه با عوام مردم فرق دارد بلکه برای جامعه اسلای بایدالگو باشد. بنا به فرموده بعضی از علماء زندگی طلبه سمبل سه ویژگی صفا ،سادگی، تواضع می باشد. -در طول تاریخ، زنان نیز با عبور از گذرگاههای تنگ و صعب العبور تاریخ از هر گونه جانفشانی دریغ نکردند پس از پیروزی انقلاب اسلامی و رفع موانع و مشکلات بستر شد و اعتلای زنان صورت گرفت و امروز جامعه اسلامی در کنار حوزه علمیه برادران شاهد فعالیت خواهران در مراکز مختلف همچون حوزه و مکاتب، دانشگاه، کانونهای فرهنگی، سازمان تبلیغات اسلامی می باشند. -حوزه خواهران مشکلات زیادی در سر راه داشته که بیشترین مشلات و موانع با همت طلبه های خواهر و مسئولان بر طرف شده اما هنوز هم نقصهایی دیده می شود که بعضی از اساتید راه حلهایی را برای برطرف کردن مشکلات پیشنهاد کردند که در این مجموعه مختصری ذکر شده. - بیان اهداف حوزه علمیه همچون شناخت صحیح دین و تبلیغ دین اسلام، و وظایف حوزه در بالابردن فرهنگ دینی جامعه اسلامی و مبارزه با بدعتها که در دین گذاشته شده. - در فصل دوم، به تعریف موفقیت پرداختیم، علماء و دانشمندان تعریفهای متفاوتی ارائه کرده اند عده ای موفقیت را در پیمودن راه می دانند نه در رسیدن به مقصد، عده ای می گویند موفقیت در خودشناسی، خودباوری و رفع نقصها است، عده ای می گویند موفقیت فقط در تلاش و جدیت است، و عده ای بر این باورند که موفقیت یعنی ارزش ذاتی را کشف کردن وبنا به گفته ویکتورهوگو انسان خوشبخت دو چیز دارد: 1-کتاب خوب 2- دوستان اهل کتاب در فصل سوم، بیان می کنیم که رسیدن به این موفقیت عوامل زیادی دارد بعضی عوامل عمومی می باشند و بعضی عوامل مخصوص یک قشر خاص می باشد. از جمله عوامل عمومی که ذکر شده عبارتند از نظم، تلاش و جدیت، صبر، استقامت، انتخاب دوست و .. بعضی از این موارد دارای زیرمجموعه هایی می باشند. اما یک طلبه به عنوان مبلغ و الگو در جامعه اسلامی عوامل خاصی هم در موفقیتش نقش دارد همچون: توکل، توسل، تقوا و مواردی دیگر. در بین عامه مردم مسأله ای مطرح است بنام ( شانس) عامه می گویند شانس یعنی تصادف، که در نتیجه آن خواسته ها محقق می شود یا این که ( در اثر تصادف به یک موقعی استثنایی رسیدن). بیان کردیم که در جهان آفرینش با وجود قوانین الهی و قانون علت و معلول چیزی بنام شانس وجود ندارد. سپس با بیان عوامل موفقیت سؤالی مطرح می باشد که ایا موفقیت میزان وحدی دارد و رسیدن به آن مکان دارد یا خیر؟ در فصل چهارم: نمونه ای از عوامل خصوصی موفقیت طلبه بررسی شده از جمله تقوا، خلوص، صداقت، انصاف و ... برای بعضی از موارد نمونه هایی از بزرگان و علماء که موفق بوده اند ذکر شده همچون حضرت اما خمینی ( ره) و تقوای ایشان