حکما و فلاسفه، حکمت را که همان دانش بشری است به دو دسته اصلی تقسیم نموده اند:"حکمت نظری" و "حکمت عملی" . حکمت نظری عبارت است از علم به حقایق اشیا و موجودات عالم هستی به قدر طاقت بشری و خود دارای بخش های مختلفی است ، مانند طبیعیات ،ریاضیات،فلسفه الهی و یا فلسفه با بعد الطبیعه. اما حکمت عملی دارای سه بخش عمده است ، حکمت عملی شامل : اخلاق ، تدبیرمنزل ، سیاست مدن. اخلاق در یک اصطلاح مجموعه فضایل و رذایل است و خود دارای بخشهای زیادی است از جمله آنها اخلاق فردی است مانند رابطه انسان با خدای متعال از قبیل توکل ، ایمان ، تقوا ، صبر و شکر. از آن جمله میتوان حب الهی را که از مسایل مهم اخلاق است مورد توجه قرار داد . این صفت محصولی از صفات دیگر است که قبل از آن وجود دارد ، مانند زهد،توبه،ذکر و غیره و نیز اساس و زیربنای صفات دیگری برای انسان است ،مانند شوق،انس،رضای الهی و غیره. هر مقامی که قبل از آن وجود داشته باشد مقدمه و زمینه ساز محبت است اخلاق اسلامی به رابطه انسان با خدا و رابطه انسان با خود و رابطه انسان با دیگران تحقق پیدا میکند و در رابطه انسان با خدا محبت الهی از بالاترین اهمیت برخوردار است زیرا هر مقامی که بعد از آن است نتیجه و ثمره محبت است . این محبت دو مرحله دارد : اول محبت عبد به خدای متعال و دوم محبت و دوستی خداوند متعال نسبت به بندگان خودش می باشد، و هر دو مرحله در قرآن و روایات تصریح شده اند که لازم است هر دو مرحله مورد بحث قرار گیرد .