اخلاق تکاملی از مهم ترین حوزه های مطالعاتی در فلسفه اخلاق است و هدف پژوهش بسیاری از دانشمندان می باشد. از برجسته ترین دانشمندان می توان به فرانس دی وال اشاره کرد که در زمینه تکامل اخلاق مقالات و کتاب های زیادی به رشته تحریر درآورده است. او برخلاف فیلسوفانی مانند هابز که انسان را گرگ انسان معرفی می کنند نگاهی بسیار خوش بینانه تر در باب سرشت آدمی ارائه می دهد و انسان ها را ذاتا نیک سرشت و موجوداتی اجتماعی می داند. دی وال با توجه به نظریات داروین قائل به پیوستگی بین انسان و سایر جانوران است. نگاه وی به اخلاق نیز از این دیدگاه تاثیر پذیرفته است. دی وال اخلاق را دارای ریشه های فطری و طبیعی می داند و نه امری مصنوعی و ساخته دست بشر. وی به این منظور به مطالعه همدلی می پردازد و همدلی را اساس اخلاق می داند. وی همدلی در جهان زیستی را در سه سطح (جانوران ساده تر، نخستی های پیشرفته تر و انسان) معرفی می کند. بنابراین معتقد است اشکال ساده تر همدلی در سطوح پایین تر حیات نیز وجود دارد. دی وال معتقد است آن چه اخلاق در انسان را از سایر موجودات زنده جدا می کند وجود همدلی نیست بلکه وجود قضاوت و استدلال های اخلاقی است که منحصرا در انسان وجود دارد.