نگارنده در این نوشتار پس از تبیین مستندات قرآنی و موضع مکتبهای مختلف کلامی درموضوع شفاعت، به بررسی آرای مولوی، شاعر و عارف نامور قرن هفتم در این باب میپردازد. با نگاهی به سرودههای مولوی در مثنوی، روشن میشود گسترهای که آن عارف پیرو مکتب خراسان برای شفاعت قائل بوده، وسیعتر از معتقدات بیشتر اندیشمندان عالم اسلام است؛ زیرا در نگاه وی گرچه حق تعالی واجد و جامع اوصاف لطف وقهر است، لیکن در رابطهای که او با کائنات دارد، رحمتش برغضبش پیشی دارد و معیار حضرت رحمان در خلق، هدایت و معاد بندگان، کَرَم و رحمت اوست و بس. از این رو نه تنها مؤمنانی که مرتکب گناه کبیره شدهاند سرانجام از آتش دوزخ رهایی خواهند یافت، بلکه عذاب دوزخ از همة ساکنان آن چه کافر وچه مسلمان برداشته خواهد شد. در سنجش با معتقدات فِرَق مختلف کلامی میتوان گفت دیدگاه مولوی در این زمینه نیز با اعتقادات اسلاف وی و مذهب کلامی غالب و رایج در بلخ و بیشتر نواحی خراسان بزرگ (مذهب مرجئه به ویژه مرجئه حنفی ماتریدی) همسو است.
موضوع (اسم عام یاعبارت اسمی عام)
عنصر شناسه ای
ابو منصور ماتریدی;کرم و رحمت الهی;مرتکبان گناه کبیره;خلود در عذاب;فرقههای کلامی;کفار;مرجئه;شفاعت;مولوی;مثنوی;