عرفان و تصوف مکتبی است که مانند بسیاری از مکاتب، به دنبال شناخت حقیقت وجود و ذات لایزال الهی است، با این تفاوت که مبدأ و منشأ اندیشه های صوفیانه، دین مبین اسلام و وحی و حدیث و روایت است. در اندیشه های محوری عرفان، انسان کامل از ارکان حائز اهمیت به شمار می رود که مظهر تجلی صفات الهی، آگاه از اسرار هستی، واسطه فیض پروردگار و جامع کمالات الهی است که با القاب و عناوینی مانند: قطب، مرشد، جام جهان نما، ولی، خلیفه خدا، چشمه حیات، خضر و ... نامیده شده است. حکیم نظامی ضمن نگرش فلسفی وار به جهان هستی و آشنایی با حکمت نو افلاطونی و اشراقی، با کاربرد اصطلاحات صوفیانه مانند: عشق، باده، خرابات، ساقی و دیگر تعابیر عرفانی در منظومه های خود، موجب شده که او را متمایل به تفکرات عارفانه بشمارند. در تعابیر حکیم گنجه، انسان کامل، همان خلیفة الله، قطب، خضر، ولی، آیینه، آب حیات و ... است که شباهت و اشتراک فراوان با تعابیر اهل تصوف دارد. در این مقاله به تبیین نگاه نظامی به انسان کامل و تقارن اندیشه های او با تفکرات عارفانه و صوفیانه به شیوه توصیفی تحلیلی و ابزار کتابخانه ای پرداخته شده است.
موضوع (اسم عام یاعبارت اسمی عام)
عنصر شناسه ای
نظامی گنجوی;انسان کامل;هستی شناسی عرفانی;
تقسیم فرعی موضوعی
مرگ پیغمبر ص;عشق الهی;امی;خضر;آب حیات;خلیفه;فنا;تصوف;عرفان;اگزیستانسیالیسم;پیر (عرفان);خلافت الهی;ولی ;وحدت وجود;قرآن;آئینه;سلسله نسب صوفیه;معرفت در تصوف;عشق در تصوف;کنت کنزا مخفیا;مکتب محبت;مکتب عشق;ریاضت روحانی;سوسیالیسم;