بنام خداوند حکیم که هیچ فعل عبث و بیهوده ندارد پس انسان هم بیهوده و بی هدف آفریده نشده است. پس بر ما است که بدانیم با چه هدفی آفرده شده ایم؟ و در قبال این هدف چه وظیفه ای بر عهده ماست؟ لذا برای رسیدن به جواب این دو سؤال ابتدا باید در باب معرفت پیش رویم یعنی یک شناخت اجمالی از راز و رمز های وجودیمان چه بعد جسمانی و چه بعد روحی مان پیدا کنیم چرا که شناختن نظم شگرفی که در العاد وجودی ما حاکم است ما را به این نکته سوق می دهد که این نظم باید ناظمی داشته باشد و با پی بردن به وجود ناظم این مطلب در ذهن انسان تداعی می شود که این ناظم حکیم چرا این همه موجودات را آن هم با این پیچیدگی ها آفریده است و سر این مطلب در آن است که انسان را به سمت پیدا کردن جواب برای مهمترین سؤالات زندگیش هدایت می کند و مهم تر این که پی بردن به وجود خالق بزرگ و دانا انسان را به کرنش در مقابلش وادار می کند. لذا برای رسیدن به سؤالاتی که در ابتدا مطرح کردیم بادید یک فرد مسلمان و از دریچه جهان بینی توحیدی اسلامی نگاه می کنیم پس منابعی هم که یک فرد مسلمان برای یافتن چرائی های زندگیش در اختیار دارد قرآن و سنت است که با نگاه کردن به آیات الهی می فهمیم که خداوند خودش هدف از خلقت را عبادت بیان کرده است همچنین در احادیثی که از معصومین ( ع) به دست ما رسیده است اهدافی چون کسب معرفت، فهمیدن عظمت خداوند، گرفتن پیمان فطرت و مواردی اینچنین بیان شده است که بطور کلی باتوجه به تفاسیر موجود و سخنان ائمه اطهار ( ع) همه این مواردی که بیان شد به هم مربوط می شوند و می توان چنین گفت که انسان با فهم عظمت خداوند و پیدا کردن معرفت نسبت به حق تعالی از عبادت غیر او بی نیاز می شود و تنها سر تعظیم در مقابل خداوند فرود می آورد و به عبادت و اطاعت خداوند مشغول می شود که اثر این عبادت این است که انسان یک موجود الهی می شود و در نتیجه مشمول رحمت و فضل خداوند می گردد که رحمت خداوند بالاترین و برترینش قرب الهی و رضوان ُ الله است. و به راستی خداوند برای پیمودن این راه وسایل لازم را در اختیار انسان قرار داده است من جمله دادن اختیار به انسان که خودش راه سعادت یا شقاوت را ببیند و بعد انتخاب کند و دیگر اینکه رسولانی برای هدایت و راهنمایی انسان فرستاده است. پس انسان باید در وهله اول اسلام آورد و بعد با ایمان و باور قلبی به اطاعت و عبادت خداوند بپردازد آنهم با نیت خیر و خوب و با بالاترین درجه اخلاص به عبادت که در واقع نهایت حقارت و کوچکی انسان در برابر نهایت بزرگی و عظمت خداوند است بپردازد تا مورد قبول خداوند واقع شود و در این راه پیامبران هم آمده اند که اولا انسان ها را با خداشناسی آشنا و به قرب الهی سوق دهند و در جامعه عدل و قسط را برپا کنند پس برای اینکه ما به کمال لایق و شایسته ای که فراتر از مادیات است و خداوند بر ایمان در نظر گرفته است برسیم نخست باید وظیفه شناس باشیم و بعد به وظیفه ی خودمان خوب عمل کنیم که این کار که به ظاهر بسیار بصورت کلی به نظر می آید در واقع همان تهذیب و تزکیه نفس است که با پیمودن این راه می توانیم از الگو هایی که خداوند در قرآن بیان کرده است و همچنین از بیانات ائمه اطهار(ع) معلوم می شود استفاده کنیم تا پیمودن راه بر ایمان سهل الوصول تر شود.