ابن سینا در مورد معاد جسمانی در آثار مختلف خود دو موضع کاملا متفاوت داشته است. وی گاهی، پس از اثبات عقلانی معاد روحانی، می گوید معاد جسمانی را بر اساس قول پیامبر (ص) می پذیرد و گاهی، با نقد دلایل کسانی که به معاد جسم یا جسم و روح قائل اند، تنها معاد نفوس را می پذیرد. در هر دو موضع، وی با مشکل خاصی مواجه است. ابن سینا هنگامی می تواند به جسمانیت معاد از طریق پیامبر معتقد باشد که امکان آن را نشان داده باشد، در حالی که وی امکان معاد جسمانی را مطرح نکرده است. پس از ابن سینا، برخی از متکلمان و حکیمان، پیش از بیان دلیل نقلی بر اثبات معاد جسمانی، امکان آن را نشان داده اند. دشواری دیگر ابن سینا هنگامی است که معاد جسمانی را، که مورد تأیید نصوص قرآنی و روایی است، انکار می کند. وی برای حل این مسئله می گوید پیامبر (ص)، برای رعایت حال مخاطبان عام، که توانایی درک معانی عقلی و سعادت و شقاوت حقیقی را ندارند، باید با بیان لذات و عقوبت های ملموس آن ها را به نیکوکاری ترغیب کند و از بدکاری و نافرمانی بترساند. ابن سینا با طرح نظریۀ تمثیل، به عنوان روشی خاص برای آموزش حقایق دینی به مردم، ظواهر آیات قرآنی و روایی را اشاراتی برای تفهیم معانی بلند قرآنی به مردم دانسته است. به این ترتیب، ورای معانی ظاهری این گونه آیات، معنایی باطنی و عقلی وجود دارد که باید با تأویل به آن ها دست یافت. پس از ابن سینا، برخی از اهل کلام و حکمت، با غیرقابل تأویل دانستن این گونه آیات، این راه حل را مردود اعلام کرده اند.
موضوع (اسم عام یاعبارت اسمی عام)
عنصر شناسه ای
نفس آدمی;تمثیل ;رساله اضحویه;پذیرش تعبدی معاد;تاویل آیات معاد;رابطه قرآن و عوام;فلسفه (عام);معاد جسمانی;معاد;
تقسیم فرعی موضوعی
معاد;تناسخ;بدن مثالی;سعادت و شقاوت;مرگ;امکان عقلی معاد;عقل بالفعل;بی نیازی مجردات از بدن;نفوس اطفال;انواع نفوس ناطقه ;عقلانیت مشائی;دین از نظر ابن سینا;اقسام سعادت;نفوس فلکی;جایگاه عقل در اسلام;بقا و خلود نفس;