؛ استاد راهنما: هادی صادقی، استادان مشاور: عبدالهادی مسعودی و سید محمد کاظم طباطبایی
وضعیت نشر و پخش و غیره
نام ناشر، پخش کننده و غيره
دانشگاه قرآن و حدیث (قم)
تاریخ نشرو بخش و غیره
، ۱۳۹۳
مشخصات ظاهری
نام خاص و کميت اثر
۲۱۵ ص
یادداشتهای مربوط به نشر، بخش و غیره
متن يادداشت
چاپی
یادداشتهای مربوط به کتابنامه ، واژه نامه و نمایه های داخل اثر
متن يادداشت
کتابنامه: ص. ۲۰۳ - ۲۱۵؛ همچنین به صورت زیرنویس
یادداشتهای مربوط به پایان نامه ها
جزئيات پايان نامه و نوع درجه آن
دکتری
نظم درجات
مدرسی معارف اسلامی (گرایش قرآن و متون اسلامی)
زمان اعطا مدرک
۱۶/۱۲/۱۳۹۳
امتياز متن
۵/۱۷
یادداشتهای مربوط به خلاصه یا چکیده
متن يادداشت
«مرگ ترحمي» به معني «فراهم كردن زمينه دستيابي بيماران لا علاج به مرگ خوب، راحت و سريع با اقدام ايجابي يا سلبي پزشك،به انگيزه ترحم يا خير خواهي»،در غرب با عنوان«اتانازي Euthanasia »مشهور است، اين واژه اكنون به عنوان يك اصطلاح به معناي پيش گفته،از مباحث مهم در حوزه اخلاق و حقوق پزشكي است،هدف ما در اين رساله، بررسي ماهيت«مرگ ترحمي»و تبيين ديدگاه اسلام درباره مسائل آن است. محققان مرگ ترحمي اقسامي را براي آن ذكر كرده اند.از منظر پژوهشگران غربي سه محور:الف.هدف پزشك(پايان دادن به زندگي بيمار)،ب.نوع مداخله پزشك(ايجابي يا سلبي)،ج.تصميم بيمار(ارائه درخواست صريح براي مرگ ترحمي يا عدم آن) مهم ترين نقش را در تعيين اين اقسام ايفا مي كنند.بر اين مبنا تنها«مرگ ترحمي مستقيم غير داوطلبانه»(يعني پايان دادن به زندگي بيمار با قصد واراده به طور ايجابي وبدون درخواست او )،با ماهيت قتل اتحاد ماهوي دارد وبقيه اقسام مرگ ترحمي از دايره تعريف قتل عمد خارج خواهد شد.ولي از منظر فقه و اخلاق اسلامي ،داوطلب بودن بيمار براي مرگ در تعيين ماهيت اقسام مرگ ترحمي نقشي ندارد.آنچه تعيين كننده ماهيت اقسام است (افزودن بردو محور هدف ونوع مداخله پزشك)،استقرار يا عدم استقرار(پايداري يا ناپايداري)حيات بيمار است.مقصود از حيات مستقر«حالت طبيعي زندگي حيوان يا انسان است كه روح در بدن استقرار دارد واعضاي رئيسه بدن در حال حاضر يا آينده نزديك قادر به انجام وظايف خودهستند اگرچه به دليل بيهوشي موقت و مانند آن نيازمند به دستگاه ها و تجهيزلت مصنوعي باشد »و مقصود از حيات غير مستقر«حالتي بين مرگ و زندگي است كه حضور روح در بدن متزلزل و ناپايدار است وبه زودي از بدن جدا خواهد شد.اگر چه حركت وبرخي از علايم حياتي در بدن وجود داشته باشد.مانند كسي كه مورد اصابت گلوله ويا زخم مهلك قرار گرفته يا دچار مرگ مغزي شده و چندان زنده نخواهد ماند».آنچه ما به آن رسيديم اين معناست كه از منظر فقه اسلام اجراي انواع مرگ ترحمي مستقيم فعال،بر بيمار داراي حيات مستقر،مصداق روشن «قتل عمد»است.اجراي مرگ ترحمي غير مستقيم فعال بر بيمار داراي حيات مستقر،مصداق قتل«شبه عمد»است.اجراي انواع مرگ ترحمي غير مستقيم غير فعال بربيمار داراي حيات مستقر و هم چنين اجراي مرگ ترحمي مستقيم فعال در مواردي كه حيات بيمار به حالت غير مستقر غير قابل برگشت درآمده است،مصداق قتل عمد نيست.واژگان كليدي:مرگ ترحمي،اتانازي،مرگ مستقيم فعال،حيات مستقر.
نام شخص به منزله سر شناسه - (مسئولیت معنوی درجه اول )