برداشت گذشتگان ما از هنر و زيبايي با آنچه امروزه در دنياي معاصر از دريچه ي نظريه ها و ديدگاه هاي مدرن، پست مدرن و پساپست مدرن درك مي شود تفاوت آشكاري دارد. براي فهم تفاوت ديدگاه ها و انتظاراتي كه از آن مي رود ضروري است تا به ارزيابي نظريات سنتي و نوين در جلسات نقد تخصصي بپردازيم. مباحثي كه اكثراَ در جلسات نقد در كشور ما ارائه مي شود تفسيرها و تأويلاتي است كه از نظريه پردازي نقادان و فيلسوفان غربي بهره گرفته است. به نظر مي رسد اگرچه توان ارائه ي نقدهاي هنر همسو با نيازهاي فكري، هنري و فرهنگي جامعه وجود دارد، ولي در جلسات علمي، تنها نظريه پردازي هاي جديدي معتبر شناخته مي شود كه بر اساس نظريات مستشرقان و يا فيلسوفان غير بومي شكل گرفته باشد. اين مقاله مبحثي نظري است كه با توصيف نظريات نقد بومي به تحليل بايدها و نبايدهاي آن مي پردازد. فرضيه ي غالب در اين مقاله آن است كه تا منتقد بومي به كرسي نظريه پردازيي همسو با نيازهاي جامعه ي خود دست نيابد، نقادي هنر در ايران داراي خلل و معضل باقي خواهد ماند. هدف اين مقاله كه با اسناد كتابخانه اي گردآوري شده است، علاوه بر آسيب شناسي عمومي نقد هنر معاصر ايران، ارائه ي راهكارها و پيشنهادهايي در جهت رفع آنها بوده است. اين مقاله با بررسي وضع موجود نقد هنري كشور در تقابل با نظريات نقد در دنياي پست مدرن به اين مهم دست يافته است كه نياز به بومي سازي نقد هنري يك ضرورت انكارناپذير است و اين كه نقد هنري مي تواند به ارتقاي سطح فرهنگ و هنر جامعه در تعاملات جهاني كمك رساند.
قطعه
عنوان
فصلنامه مطالعات راهبردی جهانی شدن
شماره جلد
، سال سوم، شماره پنجم (پياپي ۸)
تاريخ نشر
، (پاييز ۱۳۹۱)
توصيف ظاهري
: ص. ۸۳-۱۰۷
اصطلاحهای موضوعی کنترل نشده
اصطلاح موضوعی
جهاني شدن و هنر
اصطلاح موضوعی
هنر معاصر
اصطلاح موضوعی
نقد هنري
اصطلاح موضوعی
نقد هنري-- ايران
اصطلاح موضوعی
پست مدرنيسم
اصطلاح موضوعی
بومي سازي
نام شخص به منزله سر شناسه - (مسئولیت معنوی درجه اول )