اثر بخشی آموزش روان شناختی ذهنیت های طرح واره ای بر بهبود تعامل معلم- دانش آموز، هیجان های تحصیلی و خود تنظیمی هیجانی دانش آموزان با اختلال های هیجانی و رفتاری
First Statement of Responsibility
معصومه نعمتی
.PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC
Name of Publisher, Distributor, etc.
علوم تربیتی و روانشناسی
Date of Publication, Distribution, etc.
۱۴۰۰
PHYSICAL DESCRIPTION
Specific Material Designation and Extent of Item
۱۸۷ص.
Accompanying Material
سی دی
DISSERTATION (THESIS) NOTE
Dissertation or thesis details and type of degree
دکتری
Discipline of degree
روان شناسی تربیتی
Date of degree
۱۴۰۰/۱۱/۲۱
SUMMARY OR ABSTRACT
Text of Note
اختلال های هیجانی و رفتاری ، طیف وسیعی از اختلالات برون نمود، درون نمود و با شیوع پایین (پرخاشگری،اختلال سلوک ،افسردگی واضطراب،آگروفوبیا،اسکیزوفرنیاو...)را شامل می شوند که به طور قابل ملاحظه ای بر گستره ای از عملکردهای تحصیلی، اجتماعی و شناختی کودکان و نوجوانان تاثیر منفی می گذارند. اگرچه مداخلات درمانی متعددی به بهبود این مشکلات پرداخته اند اما در زمینه تاثیر آموزش های روان شناختی مبتنی بر ذهنیت های طرحواره ای برای این گروه از دانش آموزان بویژه در محیط مدرسه و یادگیری ، شکاف تحقیقاتی وجود دارد .هدف از پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی آموزش روان شناختی ذهنیت¬های طرح واره¬ای بر بهبود تعامل معلم و شاگرد، هیجان¬های تحصیلی و خودتنظیمی هیجانی دانش¬آموزان با اختلال های هیجانی و رفتاری بود. پژوهش حاضر از نوع پژوهش¬های نیمه آزمایشی بود که با طرح پیش¬آزمون و پس¬آزمون همراه با گروه گواه انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل دانش-آموزان دختر با اختلال های هیجانی و رفتاری پایه هشتم استان تهران در سال 1401- 1400 بودند. برای نمونه¬گیری از این جامعه، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، ابتدا پژوهشگر از بین شهرهای استان تهران، اسلامشهر را به عنوان شهر مورد مطالعه انتخاب کرد. پس از انتخاب اسلامشهر به عنوان شهر در دسترس، فرایند نمونه گیری از طریق روش نمونه گیری هدفمند از بین مدارس این شهر ادامه یافت و پس از اجرای آزمون تشخیصی اختلالات رفتاری هیجانی وودورث(1920)، تعداد نهایی آزمودنی¬های گروه نمونه 50 نفر شد که بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش(25 نفر) و گواه ( 25 نفر) قرار گرفتند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش پرسشنامه¬های خودتنظيمي هيجاني هافمن و كاشدن(2010)، تعامل معلم- دانش آموز وبلز و همکاران(1993)، هیجان¬های تحصیلی پکران(2002) و بسته آموزشی ذهنیت¬های طرحواره¬ای محقق ساخته، بود. جهت بررسی نتایج از نسخه 21 نرم افزار SPSS و آزمون تحلیل کوواریانس چند راهه استفاده شد. نتایج نشان داد که تغییرات معنی داری در افزایش هیجان¬های تحصیلی مثبت و کاهش هیجان¬های تحصیلی منفی دانش¬آموزان و همچنین در خود تنظیمی هیجانی آنها در مقایسه با گروه گواه وجود دارد. یافته¬های مربوط به تعامل معلم و شاگرد نیز، نشان دهنده تغییرات معنی¬داری در جهت اصلاح و تعدیل مؤلفه¬های مربوط به سنجش تعامل معلم و شاگرد در مقایسه با گروه گواه بود. (p<0/05). بر اساس یافته¬های این پژوهش می¬توان گفت که آموزش روان شناختی ذهنیت¬های طرحواره¬ای به دانش¬آموزان با اختلال-های هیجانی و رفتاری، می¬تواند موجب بهبود هیجان¬های تحصیلی، خودتنظیمی هیجانی و تعامل معلم و شاگرد شود. مجموع این یافته¬ها می تواند شرایط مساعد و غنی تری را به لحاظ پیشرفت عملکردهای آموزشگاهی ، اجتماعی فراهم کند.
Text of Note
AbstractThe primary motivation for conducting research was due to the importance and necessity of study to improve the situation of students with emotional and behavioral disorders, which also includes a significant part of the student community. Trying to identify the effective factors in improving the communication, educational and emotional conditions of this group of students is an important educational action in the main programs of home and school education. The aim of this study was to investigate the effectiveness of psychological training of schematic modes on improving teacher-student interaction, academic emotions and emotional self-regulation of students with emotional and behavioral disorders. The present study was a semi-experimental study with a pre-test and post-test design with a control group. The statistical population of the study included female students with emotional and behavioral disorders in the eighth grade of Tehran province in the academic year 1300-1300. To sample this community, the researcher, using purposive sampling method, first selected Islamshahr as the study city among the cities of Tehran province. After selecting Islamshahr as an available city, the sampling process continued by purposeful sampling method among the schools of this city and after performing the diagnostic test of emotional behavioral disorders in Woodworth (1920), the final number of subjects in the sample group was 50 people. They were randomly divided into experimental (n=25) and control (n = 25) groups. The instruments used in this study were Hoffman and Cushnen (2010), Emotional Self-Regulation Questionnaire, Student-Teacher Interaction, and colleagues. (1993), Pakran Academic Emotions (2002) and the researcher-made schema modes training package. To evaluate the results, version 21 of SPSS software and multivariate analysis of covariance were used. The results showed that there were significant changes in increasing the positive academic emotions and decreasing the negative academic emotions of the students as well as in the emotional self-regulation of the students compared to the control group. Findings related to teacher-student interaction also showed significant changes in modifying the components related to measuring teacher-student interaction compared to the control group. (p <0/05). Based on the findings of this study, it can be said that psychological education of schema mentalities to students with emotional and behavioral disorders can improve academic emotions, emotional self-regulation and teacher-student interaction. The sum of these findings can provide richer and more favorable conditions in terms of school development and social practices.
OTHER VARIANT TITLES
Variant Title
The Effectiveness of Psychological Education in Schematic Modes on Student-Teacher Interactions, Academic Emotions and Students' Emotional Self-Regulation with Emotional and Behavioral Disorders