صابئین یکی از اقلیتهایی هستند که به طور عمده در ایران و عراق زندگی میکنند اما هویت فقهی و احوال شخصیهشان، با شک و تردید در کتب فقهی امامیه انعکاس یافته است. با این توضیح که هویت فقهی آنان مردد بین یهود، نصارا و مجوس، یا خارج از گروه اهلکتاب معرفی شده است و در نتیجه احکام احوال شخصیهشان معلق به اثبات هویتشان شده است. از این رو، پژوهشِ حاضر به منظور بررسی هویت فقهی صابئین و احوال شخصیه آنان صورت گرفت. روش پژوهش، توصیفی_ تحلیلی بود. نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان داد که صابئین، فرقههای متعددی بودهاند و بر همهی آنان عنوان شرک فقهی صدق نمیکند و قدرِ مسلم، مندائیان صابئی، یکتاپرست هستند. به منظور تعیین هویت فقهی صابئین از منظر فقه امامیه، ادله و استدلالهای نظریهی مشهور فقها در عدم الحاق و نظریه برخی از فقهای معاصر در الحاق آنان به اهلکتاب بیان گردید و نظریهی مشهور مورد نقد قرار گرفت و با استظهار از آیاتی همچون آیهی 62 سوره بقره به قرینهی وحدت سیاق، نظریه کتابی بودن آنان مقبول به نظر رسید. با توجه به اینکه ماهیت احوال شخصیه در قوانین فعلی ایران تبیین نشده و مصادیق آن به صورت حصری بیان نشده است؛ از این رو احکام مرتبط به احوال شخصیهی آنان در محدودهی موارد ذکر شده در اصل سیزدهم قانون اساسی مورد مطالعه قرار گرفت و مطابق با نظریهی کتابی بودن صابئین، در موضوعات ازدواج، طلاق، ارث و وصیت به ترتیب چنین احکامی بدست آمد: جواز ازدواج با زن صابئی با استناد به آیهی 5 سوره مائده، ثبوت حقوق مرتبط با طلاق برای زن صابئی همانند زن مسلمان، عدم ارثبری صابئی از مسلمان و جواز وصیت مسلمان به صابئی. احکام احوال شخصیه صابئین نیز از نگاه صابئه چنین میباشد: ممنوعیت ازدواج با غیر صابئی، نبود طلاق در دین صابئی، ارث نبردن صابئی در صورت خروج از دین و نبود تبیینی از وصیت در منابع صابئی. بر اساس این نتیجهگیریها، میتوان صابئین را در گروه ایرانیان غیر شیعه که مذهب آنان به رسمیت شناخته شده است، قرار داد که در اصل 13 قانون اساسی در مورد آنان سخن به میان آمده است
Text of Note
Sabeeian are one of the minorities living mainly in Iran and Iraq but their jurisprudential identity and personal verdicts have been reflected with doubt and swither in Imamieh jurisprudential book. With the explanation that their jurisprudential identity has been introduced uncertain among Jews, Christians, Magi and as a result, the verdicts of their personal have been expressed with doubt. hence the present research was carried out to study this issue. The research method was descriptive-analytical. The results of this study showed that Sabeeian were several sects and the title of jurisprudential polytheism does not apply to all of them and Certainly Sabeei Mandaeans are monotheists. In order to determine the jurisprudential identity of Sabeeian from the perspective of Imamieh jurisprudence, the reasons and arguments of the famous theory of scholars of jurisprudence in not joining and the theory of some contemporary scholars of jurisprudence in joining them to the People of the Book were expressed and the famous theory was critiqued and their theory of book-being by searching in the meaning of the appearance of verses such as verse 62 of Sura al-Baqara for the symmetry of unity of the context was seemed acceptable. whereas the personal verdicts instances were not expressed in a confined way. Therefore, the verdicts related to their personal were studied within the scope of the cases mentioned in Article 13 of the Constitution and according to Sabeeian's theory of book-being, such verdicts were obtained in the subjects of marriage, divorce, inheritance and will, respectively: permission to marry a Sabeei woman according to verse 5 of Surah Ma'idah, existence of divorce-related rights for a Sabeei woman like a Muslim woman, the non-inheritance of a Sabeei from a Muslim, the permission of a Muslim will to a Sabeei. The verdicts of Sabeeian personal are also from their own point of view: prohibition of marriage with non-Sabeei, lack of existence divorce in the Sabeei religion, not inheriting Sabeei in case of leaving the religion, lack of explanation of will in Sabeei sources. Based on these conclusions, Sabeeian can be placed in the category of non-Shia Iranian whose religion is recognized which is discussed in Article 13 of the Constitution
OTHER VARIANT TITLES
Variant Title
The Sabeeians Jurisprudential Identity and Their Personal Verdicts