بررسی تاثیر جنسیت نویسندگان دو رمان "نخل های بی سر " و "دخیل عشق" در تکوین آنها
First Statement of Responsibility
ساناز احسن گری
.PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC
Name of Publisher, Distributor, etc.
ادبیات فارسی و زبانهای خارجی
Date of Publication, Distribution, etc.
۱۴۰۰
PHYSICAL DESCRIPTION
Specific Material Designation and Extent of Item
۱۳۹ص.
Accompanying Material
سی دی
DISSERTATION (THESIS) NOTE
Dissertation or thesis details and type of degree
کارشناسی ارشد
Discipline of degree
ادبیات گرايش پایداری
Date of degree
۱۴۰۰/۱۱/۲۸
SUMMARY OR ABSTRACT
Text of Note
ادبیات داستانی فارسی به آفرینش¬های ادبی داستان به زبان فارسی اشاره می کند که در گونه-های گوناگون به نظم یا نثر نوشته شده است. ادبیات داستانی در معنای خاص خود شامل قالب¬های داستان کوتاه، داستان بلند، رمان، افسانه، قصه، حکایت و فابل است. به طور کلی هریک از قطعات ادبی که جنبه¬های نقلی و روایی داشته باشد، جزء ادبیات داستانی باید به شمار آید.داستان جنگ در جهان، بخش عمده ای از جایگاه ادبیات داستانی را به خود اختصاص داده و خوانندگان فراوانی دارد. جنگ هشت ساله¬ی ما توانسته جایگاه خود را در ادبیات داستانی تثبیت کند. تعداد نویسندگان مرد در این عرصه بیشتر است ولی با این وجود، زنان توانسته اند در عرصه ی شعر و رمان آثار ارزنده ای خلق کنند.یکی از عناصر اصلی داستان، زبان است. نویسنده باید متناسب با حال و هوای شخصیت و موضوعی که برای روایت داستان انتخاب کرده است، زبان مناسبی برای متن انتخاب کند. نویسندگان، زنان و مردان هستند که طبیعتا به دلیل تفاوت های جنسیتی، زبان متفاوتی را به کار می گیرند.دراین پژوهش با روش کتابخانه ای این نتیجه حاصل شده است که سبک نویسندگی زنان و مردان با هم متفاوت است. سبک نویسندگی زنان ویژگی هایی از قبیل توجه به جزئیات، اطناب در بیان مطالب، به کار بردن احساسات نویسنده در خلال داستان، توصیفات رنگین و مودبانه بودن زبان را در بر می گیرد. در مقابل، کلی گویی، عدم دخالت احساسات در متن و یا کاربرد کمتر این مقوله نسبت به زنان و در کل قاطعیت در بیان، از شاخصه های نوشتار مردان می باشد.مریم بصیری، نویسنده ی دخیل عشق، با جزئی گویی معقول و دلنشین توانسته مخاطب را با خود همراه سازد و در مقابل، یکی از عللی که جذابیت کتاب نخل های بی سر را کمتر کرده است، زبان زمخت و کلی نگر مردانه و شتاب زدگی در نگارش کتاب با توجه به بحبوحه ی جنگ می باشد. نخل های بی سر، جزء اولین رمان های سال های آغازین جنگ است و چون الگویی برای نگارش کتاب با موضوع جنگ تحمیلی وجود نداشته، نتوانسته از توانایی های نویسندگی خود استفاده کرده و اثر قابل قبولی عرضه کند.در پژوهش حاضر، مشخص شد جنسیت به تنهایی بر موفقیت یا عدم موفقیت یک نوشته تاثیری ندارد و عواملی از قبیل کشش داستان، موضوع داستان و سبک نگارش نویسنده از دلایل موفقیت رمان هستند.
Text of Note
Abstract:Persian fiction refers to the literary creations of the story in Persian which is written in verse or prose in various genres. Fiction in the specific meaning includes short story, long story, novel, legend, story, anecdote and fable. In general, any literary piece that has narrative and narrative aspects should be considered as a part of fiction literature. The story of war in the world occupies a large part of the narrative position and has many readers. Our Eight-war has established itself in fiction. One of the main elements of the story is language. The author has to choose the appropriate language for the text according to the character and the topic the chose to tell the story. The writers of literature, women and men are naturally used in different languages because of gender differences.According to research conducted in these two novels, one is written by a man and the other by a woman we came to this conclusion to pay attention to detail, to express the content, to apply the author feelings throughout the story, colorful descriptions and polite language are Indicators of female language and generalization, non-involvement of emotions in the text or less use of this category compared to women and in general assertiveness in expression, are the features of men writing.Maryam Basiri, writer of Dakhile Eshgh, has been able to master the features of female writing, writer a novel that illustrates the impact of the war on the lives of holy war veterans and even those who are mentally injured in the war but QasemAli Farasat, due to the war conditions of the time (1982) and the haste in writing the book and the lack of a sufficient model to express the existing conditions, has less success in conveying the atmosphere of that time to the reader.Basiri has been able to accompany the audience with a reasonable and pleasant detail, and Farasat has bored the reader with too much generalization and has determined his failure in this work.In the present study, it was found that gender alone has no effect on the success or failure of a writing, and factors such as story tension, story subject and author style of writing are the reasons for the novel’s success.
OTHER VARIANT TITLES
Variant Title
Investigating the gender influence of the authors of the two novels “Nakhlhaye bi sar” & “Dakhile eshgh” in their development