متن، انعکاسی از زمان و فضا( جامعه شناسی ژرفانگر نثرهای داستانی گنجعلی صباحی)
First Statement of Responsibility
/توحید راعی دیزج
.PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC
Name of Publisher, Distributor, etc.
: دانشکده حقوق و علوم اجتماعی
PHYSICAL DESCRIPTION
Specific Material Designation and Extent of Item
۱۷۵ص
NOTES PERTAINING TO PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC.
Text of Note
چاپی
DISSERTATION (THESIS) NOTE
Dissertation or thesis details and type of degree
کارشناسی ارشد
Discipline of degree
در رشته علوم اجتماعی گرایش جامعه شناسی
Date of degree
۱۳۹۲/۰۶/۱۸
Body granting the degree
تبریز
SUMMARY OR ABSTRACT
Text of Note
پایان نامه حاضر بررسی جامعه شناختی داستان های صباحی است .از بین دو مجموعه داستان صباحی به عنوان جامعه آماری، هفت داستان قارتال، ئوز آرامیزدا قالسین، قوجالیقدا یورقالیق، آنا قلبی، گول دسته سی، عارسیز غافار و کئفلی به عنوان نمونه آماری انتخاب شد .بعد با روش ساختارگرایی تکوینی لوسین گلدمن و نظریه های گلدمن، لوکاچ، پل ریکور و هابرماس مورد تحلیل قرار گرفت .نتیجه به دست آمده نشان داد که داستان صقارتال روند مهاجرفرستی و افول جمعیتی، افول اقتصادی و صنعتی، فرار سرمایه و روند واپس گرایی فرهنگی در جامعه مورد بررسی را نشان می دهد .داستان های صئوز آرامیزدا قالسین و صقوجالیقدا یورقالیق فروپاشی ارزش های سنتی تعدد زوجات و نظام فرهنگی اجتماعی حامی اش را تصویر کرده است .داستان صآنا قلبی نشانگر تحول در بینش زنان شهری و بالا رفتن حس مسئولیت پذیری شان در اداره زندگی خانوادگی و ایفای نقش های اجتماعی است .صگول دسته سی انتقادی است از نظام ارباب رعیتی و روابط اجتماعی حاکم بر آن .صعارسیز غافار فروپاشی سیستم تجارت سنتی داخلی و قدرت گیری بورژوازی کمپرادور در کشور را مورد توجه قرار می دهد .در کنار این موضوع فروپاشی نظام ارباب رعیتی و دیوانسالاری سنتی را نیز تصویر کرده است .در نهایت صکئفلی سر در گمی بوروکراسی جدید در اداره امور جامعه را تصویر کرده است .در نهایت جهان نگری نویسنده در داستان هایش، جهان نگری انتقاد از وضع موجود است .ساختار معنادار موجود در داستان ها صافول مضاعف جامعه و ساختار اقتصادی فرهنگی است .در شئون مختلف جامعه نیز این همخوانی ساختاری با توجه به مدارک و شواهد موجود است .یعنی صافول مضاعف در بطن خود جامعه نیز وجود دارد
Text of Note
This research aims to investigate the sociology of Sabbahi stories. Between Sabbahi stories as the statistical society, seven stories of Qartal, Oz Aramizda qalsin, Qojaligda Yourgalig, Ana Galbi, Gul Dastasi, Arsiz Gafar and Kefli were selected as statistical population. The stories were analyzed by Lusian Goldman Genetic structuralism method and theories of Goldman, Paul Ricuer and Habermas. The results showed that qartal depicts the trend of immigration and decline of population, economic and industry, leaving capital and regression trend of culture in the studied population. The stories of Oz Aramizda Galsinand Gojaligda Yourgalig show decline of the traditional values of several spouses and supporting cultural and social discipline. The story of Ana Galbi indicates progress in urban women attitude and increase of responsibility taking in management of the family life and playing social life. Goldastasi is critic of master and salve discipline and dominated social relations. Arsiz Gafar considers incline of domestic traditional trading system and empowerment of Komprador bourgeoisie in the country. Besides this subject, decline of master and salve discipline and traditional administrative system have been addressed. Finally, KanafAli shows distress of new bourgeoisie in management of the society. Finally, the author ideology in his stories is ideology of critic of the current condition. The meaningful structure in the stories is multiple decline of the society and economic and cultural structure .In different levels of the society; this structural confirmation is seen according to documents. It means that multiple decline is seen in the society