طراحی الگوی برنامه درسی مبتنی بر علوم اعصاب شناختی و تأثیر آن بر کارکردهای اجرایی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری ریاضی در شیراز
Parallel Title Proper
Designing a Curriculum Model Based on Cognitive Neuroscience and Its Impact on Executive Functions and Academic Achievement of Students with Mathematical Learning Disabilities in Shiraz
First Statement of Responsibility
/زهرا شریفی
.PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC
Name of Publisher, Distributor, etc.
: علوم تربیتی و روانشناسی
Date of Publication, Distribution, etc.
، ۱۳۹۹
Name of Manufacturer
، راشدی
NOTES PERTAINING TO PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC.
Text of Note
چاپی - الکترونیکی
DISSERTATION (THESIS) NOTE
Dissertation or thesis details and type of degree
دکتری
Discipline of degree
برنامه ریزی درسی
Date of degree
۱۳۹۹/۰۷/۲۲
Body granting the degree
تبریز
SUMMARY OR ABSTRACT
Text of Note
پژوهش حاضر با هدف طراحی برنامه درسی علوم عصبی شناختی و اثربخشی آن بر بهبود کارکردهای اجرایی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی با اختلال یادگیری ریاضی در شیراز صورت گرفته است .روش پژوهش ترکیبی از روش های کمی و کیفی است .در بخش کیفی از روش تحلیل مضمون استفاده شده است .جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل متخصصان و کارشناسان برنامه درسی و علوم اعصاب شناختی در دانشگاه های ایران می باشند و در بخش کمی، شامل کلیه دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری ریاضی پایه دوم تا ششم ابتدایی در شهر شیراز میباشد .در مرحله اول، برای طراحی الگو و شناسایی عناصر الگو از روش کیفی از نوع تحلیل مضمون و تحلیلی-استنباطی و برای اعتبارسنجی و اطمینان از کارآمدی الگوی برنامه درسی از روش ضریب لاوشه استفاده شده است .نتیجه کدگذاری سه مرحله ای دادههای گردآوری شده، استخراج ۳۵ مقوله فرعی و ۷۲ ویژگی برای هرکدام از عناصر برنامه درسی بود .نهایتا شاخص CVR بیست و یک مضمون اصلی را تایید نمود .در مرحله بعد برای تعیین اثربخشی برنامه درسی مورد نظر، از روش نیمه تجربی استفاده شد .حجم نمونه بر اساس نرم افزار NCSS برای گروه آزمایش و کنترل، ۱۵ نفر بدست آمد که برای افزایش اعتبار بیرونی پژوهش تعداد ۱۶ نفر برای هر گروه، در نظر گرفته شد .افراد به طور تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند که همه آنها پیش آزمون و پس آزمون را دریافت کردند .آموزش در گروه کنترل براساس سبک تدریس سنتی و آموزش در گروه آزمایش براساس الگوی برنامه درسی علوم اعصاب شناختی انجام شد .تفاوت ها از نظر آماری در P۰.۰۵ معنی دار در نظر گرفته شد و فاصله اطمینان ۹۵ در نظر گرفته شد .نتایج نشان داد که الگوی برنامه درسی مبتنی بر علوم اعصاب شناختی تأثیر مثبت و معناداری بر پیشرفت تحصیلی و حافظه فعال دانش آموزان دارای ناتوانی در یادگیری ریاضی داشته است .تأثیر آن بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان بطور مستقیم مشاهده نشد .پس می توان اینگونه نتیجه گیری کرد که مداخلات علوم اعصاب شناختی با توجه به برجسته کردن مهارتهای اساسی یادگیری ریاضی می تواند یک روش مؤثر در بهبود ناتوانی یادگیری ریاضی باشد .کلمات کلیدی
Text of Note
The aim of this study was to design a curriculum based on cognitive neuroscience and its effectiveness on improving executive functions and academic achievement of elementary school students with learning disabilities in Shiraz. The research method is a combination of quantitative and qualitative methods. In the qualitative part, the content analysis method has been used. The statistical population of the research in the qualitative part includes specialists and experts of the curriculum and cognitive neuroscience in Iranian universities and in the quantitative part includes all students with learning disabilities in the second to sixth grades of elementary school in Shiraz. In the first stage, to design the model and identify the elements of the model, a qualitative method of thematic analysis and analytical-inferential method has been used, and to validate and ensure the efficiency of the curriculum model, the CVR index has been used. The result of three-step coding of the collected data was the extraction of 35 sub-categories and 72 features for each curriculum element. Finally, the CVR index confirmed twenty-one key themes. In the next step, the quasi-experimental method was used to determine the effectiveness of the curriculum. The sample size based on NCSS software for the experimental and control group was 15 people, which was considered to increase the external validity of the research by 16 people for each group. These individuals were randomly assigned to experimental and control groups, all of whom received pre-test and post-test. The training in the control group was based on the traditional teaching style and the training in the experimental group was based on the model of the neuroscience curriculum. The differences were considered statistically significant at P0.05 and the 95 confidence interval was considered. The results showed that the curriculum model based on cognitive neuroscience had a positive and significant effect on academic achievement and working memory of students with learning disabilities. Its effect on students' executive functions was not directly observed. Therefore, it can be concluded that cognitive neuroscience interventions can be an effective way to improve math learning disability by highlighting the basic skills of learning math
PARALLEL TITLE PROPER
Parallel Title
Designing a Curriculum Model Based on Cognitive Neuroscience and Its Impact on Executive Functions and Academic Achievement of Students with Mathematical Learning Disabilities in Shiraz