اثر نرخ پس انداز بر تراز تجاری در کشورهای منتخب OECD و : OIC رویکردهای رگرسیون انتقال ملایم پانلی و پانل میانگین گروهی
First Statement of Responsibility
/صابر خداوردیزاده
.PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC
Name of Publisher, Distributor, etc.
: اقتصاد، مدیریت و بازرگانی
Date of Publication, Distribution, etc.
، ۱۳۹۶
Name of Manufacturer
، افشاری
NOTES PERTAINING TO PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC.
Text of Note
چاپی
DISSERTATION (THESIS) NOTE
Dissertation or thesis details and type of degree
دکتری
Discipline of degree
علوم اقتصادی گرایش اقتصاد بینالملل
Date of degree
۱۳۹۶/۱۰/۲۵
Body granting the degree
تبریز
SUMMARY OR ABSTRACT
Text of Note
هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر نرخ پسصانداز بر تراز تجاری در کشورهای منتخب عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی و کشورهای منتخب عضو سازمان کنفرانس اسلامی در بازه زمانی۱۹۹۰ - ۲۰۱۴است .در این راستا از رویکردهای رگرسیون انتقال ملایم پانلی و برآوردگرهای میانگین گروهی تلفیقی استفاده شده است .نتایج حاصل از مدل رگرسیون انتقال ملایم پانلی در هر دو گروه از کشورهای منتخب OIC وOECD، با رد فرضیه خطی بودن مدل، به ترتیب یک مدل دو رژیمی با حد آستانهصای ۸۹/۸ و ۷۴/۱۸ را پیشنهاد میصنماید .نتایج حاصل از مدل رگرسیون انتقال ملایم پانلی دو رژیمی برای کشورهای منتخب OIC نشانگر آن است که افزایش در نرخ پسصانداز موجب بهبود تراز تجاری در رژیمصهای اول و دوم گردیده است .از سویی دیگر، افزایش در نرخ ارز مؤثر واقعی در هر دو رژیم موجب بدتر شدن تراز تجاری شده است .از دیگر نتایج تحقیق اثرگذاری منفی درجه باز بودن تجاری بر تراز تجاری در هر دو رژیم میصباشد .همچنین افزایش در تولید ناخالص داخلی سرانه در رژیمص اول اثر مثبت و در رژیم دوم اثر منفی بر تراز تجاری داشته است .نتایج حاصل از برآورد رویکرد پانل میانگین گروهی نیز حاکی از آن است که در کوتاهصمدت و بلندمدت، افزایش در نرخ پسصانداز موجب بهبود در تراز تجاری کشورهای منتخبOIC شده است .از طرفی افزایش در نرخ ارز مؤثر واقعی در کوتاهصمدت و بلندمدت موجب بدتر شدن تراز تجاری گردیده است که این نتیجه بیانگر عدم تأیید منحنی جی با فرض ثبات سایر شرایط در کشورهای منتخب OIC میصباشد .همچنین نتایج حاصل از مدل رگرسیون انتقال ملایم پانلی دو رژیمی برای کشورهای منتخب OECD حاکی از آن است که افزایش در نرخ پسصانداز در رژیم اول) قسمت خطی (تأثیر منفی و در رژیم دوم) مجموع قسمت خطی و غیرخطی مدل (تأثیر مثبت بر تراز تجاری دارد .افزایش در نرخ ارز مؤثر واقعی در رژیم اول اثر مثبت و در رژیم دوم اثر منفی بر تراز تجاری داشته است .از دیگر نتایج تحقیق میصتوان به تأثیر مثبت شاخص درجه باز بودن تجاری در هر دو رژیم بر تراز تجاری اشاره کرد .از سویی افزایش در تولید ناخالص داخلی سرانه در هر دو رژیم باعث افزایش کسری تجاری کشورهای منتخب گردیده است .نتایج حاصل از تخمین رویکرد میانگین گروهی نیز حاکی از آن است که در کوتاهصمدت و بلندمدت، افزایش در نرخ پسصانداز موجب بهبود در تراز تجاری کشورهای منتخب OECD شده است .نتایج دیگر تحقیق نشانگر آن است که افزایش نرخ ارز مؤثر واقعی در کوتاهصمدت موجب افزایش در کسری تجاری شده و در بلندمدت موجب بهبود در تراز تجاری گردیده است .بنابراین با لحاظ برقراری و صادق بودن شرط مارشال- لرنر می-توان اذعان داشت که منحنی جی در کشورهای منتخب OECD برقرار باشد
Text of Note
The purpose of this study is to investigate the effect of saving rate on trade balance in the OIC and OECD selected countries during the period 1990-2014. In this regard, we have use panel smooth transition regressionand pool mean of group approaches and combined group average estimators. The results of the panel smooth transition regression in both groups of OIC and OECD countries suggest a two regime model with a limitation of 8.89 and 18.74, with rejecting the linearity hypothesis of the model.The results of the PSTR model of two regimes for OIC selected countries indicate that an increase in the rate of savings has improved the trade balance in each of the first and second regimes. On the other hand, the increase in the effective exchange rate in both regimes has worsened the trade balance. Other results of the research are the negative effect of the degree of trade openness on trade balance in both regimes. Also, the increase in GDP per capita in the first regime has a positive effect and in the second regime has had a negative effect on the trade balance. The results of PMG estimation also indicate that in the short and long term, the savings rate has improved the trade balance of the OIC selected countries. On the other hand, the increase in real effective exchange rate in the short and long term has worsened the trade balance, which results in the disapproval of the J curve, assuming the stability of other conditions in the OIC selected countries. Also, the results of PSTR model for two regimes for OECD selected countries indicate that the increase in saving rate in the first regime (linear part) has a negative effect and in the second regime (total linear and nonlinear model) has the positive effect on the trade balance. Also, the increase in real effective exchange rate has been in the first regime has been a positive effect and in the second regime had a negative effect on the trade balance. Other results of the research can be considered as the positive effect of the trade openness index in both regimes on the trade balance. On the other hand, the increase in per capita gross domestic product in both regimes has led to an increase in the trade deficit of the selected countries. The results of estimating the group average approach indicate that in the short and long term, an increase in the rate of savings has improved the trade balance of the OECD countries. Other research results suggest that the real effective exchange rate in the short term has led to an increase in trade deficit and, in the long run, has improved the balance of trade. Therefore, in view of the realization and honesty of the Marshall-Lerner condition, it can be admitted that the curve J exists in the OECD selected countries