از دوران باستان، ایرانیان تمدنی عظیم و با شکوه داشتند که قبل از ورود اسلام به ایران فرهنگی ویژه ایرانی ایجاد کرده بود که آنان را موقعیتی برتر نسبت به اعراب و ملل دیگر قرار میداد و موجبات افتخار ایرانی را فراهم می آورد. با ورود اسلام به ایران، ایرانیان در معرض تاثیر از این دین بزرگ قرار گرفتند و با اخذ آن عناصر جدیدی را به فرهنگ خود اضافه کردند. با وقوع انقلاب اسلامی در ایران، در اواخر قرن بیستم، که با هدف احیاء اسلام، مبارزه با استکبار جهانی و مدرنیسم غرب تعریف میشد، بعد اسلامی هویت ایرانی تقویت شد. از طرف دیگر، گسترش ارتباطات و رسانهها و در اصل، گسترش سریع جهانی شدن با پدیدههای مرتبط با مدرنیسم غربی، عناصر تشکیلدهنده هویت ایرانی را در وضعیت جدیدی قرار داد و باعث بروز تقاضات ظاهری در این عناصر شد که با وجود غلبه عنصر اسلامی از یکی طرف و مقبولیت پدیدههای مربوط به جهانی شدن، ضمن پیشینه تاریخی منفی مواجهه ایران با غرب از طرف دیگر، مشکلی را در هویت ایرانی به وجود آورد که تبعا شکلگیری همبستگی ملی مستلزم حل مشکل و تنظیم رابطه درست و منطقی خواهد بود تا از گرایشات گوناگون هویتی در جامعه کاسته و زمینههای اتحاد ملی را فراهم نماید. این مقاله، در نظر دارد به این مساله مهم بپردازد که حل مشکل ذکر شده در بین عناصر هویت ایرانی چگونه میتواند در ایجاد همبستگی ملی نقش داشته باشد. و بر این فرض است که در صورتی که سیاستگذاریها در جمهوری اسلامی ایران به سمتی سوق یابد که بتواند در جهت انطباق عناصر اسلامی و غربی هویت با شرایط موجود و با تعریف این عناصر در عرصه عمل و نظر حرکت کند، هویت ایرانی میتواند با تمام عناصر تشکیل دهنده آن پابرجا مانده و در ضمن، زمینههای اتحاد را در بین گرایشات و گروههای مختلف جامعه فراهم نماید.