پژوهش حاضر بر آن است تا عملکرد اجتماعی حضرت نوح(ع) را از منظر آیات قرآن بررسی کند. منظور از عملکرد اجتماعی حضرت نوح(ع) عبارتست از: انجام امور یا کارهایی که آن حضرت به صورت مکرر و منظم برای دعوت و هدایت قوم خویش جهت ساختن جامعه¬ای مطلوب به کار می¬بست. دستیابی به اهداف پژوهش در چند گام مهم انجام پذیرفته است: 1ـ بیان ویژگی¬های جامعه هدف (قوم حضرت نوح): این قوم از نظر اعتقادی، قومی بت¬پرست بودند؛ البته به وجود الله نیز که مافوق الهه¬های دیگر است اعتقاد داشتند. و از طرفی منکر نبوّت حضرت نوح(ع) و تمامی پیامبران بودند و معتقد بودند که اگر خداوند می¬خواست برای بشر رسولی بفرستد قطعاً از فرشتگان می¬فرستاد؛ زیرا بر بشریت برتری دارند. از نظر اخلاقی نیز آنان قومی سرکش، ظالم، فاسق، متکبّر و لجوج بودند که در مقابل پذیرش دعوت حق، تعصّبِ غلط داشتند و معتقد بودند که چون پدران و اجدادشان به این دعوت اعتقادی نداشتند، آن¬ها نیز از پذیرش دعوت امتناع می¬ورزیدند. از نظر اقتصادی نیز، قوم حضرت به دو طبقه ملأ و ثروتمند، و أراذل و فقیر تقسیم می¬شدند و این طبقه¬بندی اقتصادی، زیر بنای طبقه¬بندی اجتماعی نیز شده بود. در چنین جامعه¬ای همه ارزش¬ها بر محور اقتصادی می-چرخید. اقلیت ثروتمند در قبال دعوت آن حضرت هیچ گونه پذیرشی از خود نشان ندادند و طبقه پایین جامعه نیز به دلیل جهالتی که گریبان آنان را گرفته بود، تعداد اندکی از آن¬ها به حضرت ایمان آوردند. 2ـ بیان ویژگی¬های جامعه مطلوب حضرت نوح(ع): حضرت نوح در جهت ساختن جامعه¬ای بودند که در آن اصول سه¬گانه دین یعنی توحید، نبوّت و معاد؛ حقوق اجتماعی و فضایل اخلاقی؛ و عدالت و مساوات رعایت شود. 3ـ تحلیل سازوکارهای حضرت جهت نیل به جامعه مطلوب: الف) سازوکارهای بینشی¬ـ¬نگرشی، مانند: تذکّر و یادآوری نعمت¬های الهی؛ طرح پرسش جهت زمینه¬سازی برای تفکّر و دقّت بیشتر مخاطب و توجّه او به خواسته متکلّم؛ به رسمیّت شناختن آزادی و اختیار انسان؛ بهره¬گیری از شیوه¬های متنوّع در ابلاغ رسالت بیان سخنان حکیمانه و متقن برای پاسخگویی به اعتراضات و اتهاماتی که قوم به آن حضرت وارد کرده بودند، موعظه و نصیحت نیکو، و در نهایت جدال أحسن. ب) سازوکارهای گرایشی، مانند: مرحله¬بندی تبلیغ؛ انذار و تبشیر؛ ارائه معجزه و بیّنه؛ دعا و نفرین. با این حال، آن قوم سرکش از پذیرش دعوت حق امتناع کردند و آنگاه که خداوند خبر داد که از قوم تو دیگر کسی ایمان نخواهد آورد، با نفرین آن حضرت، خداوند کافران قوم را با طوفانی فراگیر هلاک ساخت و حضرت نوح(ع) و همراهانش را نجات داد. با در نظر گرفتن آیات مرتبط به حضرت نوح7و قول مفسّرین مبنی بر اینکه تعداد مؤمنین به حضرت نوح(ع)، اندک بودند و همچنین با در نظر گرفتن مدّت طولانی 950 ساله¬ای که آن حضرت در بین مردم به تبلیغ دین و دعوت آنان اشتغال داشتند، مشخص می¬شود که آن پیامبر در این کار از کمترین درجه موفقیّت از حیث اجتماعی و جذب قوم خویش برخوردار بوده¬اند، این بدان معنی است که، آن حضرت عند الله موفق بودند زیرا پیامبران موظف به تکلیف الهی هستند نه نتیجه آن، امّا در متن جامعه و قوم خویش به دلیل قابلیّت قابل، نه فاعلیّت فاعل از موفقیّت چشمگیری برخوردار نبودند که دلیل آن را می¬توان در خصوصیات کلّی آن قوم سرکش، جستجو کرد. کلید واژه¬ها: نوح(ع)، عملکرد اجتماعی، قرآن، جامعه