بررسی تطبیقی مسئله نبوت از دیدگاه غزالی و ابن تیمیه
First Statement of Responsibility
خالدزندسلیمی
.PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC
Place of Publication, Distribution, etc.
پایگاه اطلاع رسانی حوزه
Date of Publication, Distribution, etc.
1390
SUMMARY OR ABSTRACT
Text of Note
نبوت از جمله مهمترین مباحث فلسفی کلامی است. کلامی از آن جهت که از جمله مباحث مطرح شده در حوزه ی عقیده ی دینی است و فلسفی از آن جهت،که مباحث نبوت با بسیاری از مبانی و مسائل فلسفی ارتباط وثیق دارد. در این مبحث سؤالات فراوانی قابل طرح است. پیش از هر چیز سؤال از حقیقت و ماهیت نبوت است. اینکه نبی کیست و نبوت چیست؟ آیا نبوت مرتبه ا ی از علو مقام نسبت به خداوند است؟ یا صفت اضافی یا حقیقی در ذات نبی؟ آیا اصلاً تحقق چنین امری امکان دارد؟ اصولاً بعثت انبیاء چه فایده ای برای انسان دارد؟ اگر شخصی ادعای نبوت کرد چگونه می توان صدق گفتار وی را تشخیص داد؟ انبیاء آنچه را که تحت عنوان وحی الهی تبلیغ می کنند، چگونه بدست می آوردند؟ آیا خود در آنچه که تبلیغ می کنند از عصمت برخوردارند؟ و ...این همه از جمله سؤالات اساسی ای است که در این حوزه می توان مطرح کرد. ابوحامد محمد ابن محمد ابن محمد غزالی طوسی و تقی الدین احمد ابن عبد الحلیم ابن تیمیه از جمله ی اندیشمندانی هستند که در این حوزه به نیکی قلم زده اند و آراء در خور تأمل وتعمقی درباب نبوت از آن دو به یادگار مانده است. غزالی نبوت را مرتبه ای می داند که در آن بینشی برای نبی حاصل می شود که عالم غیب را به وسیله ی آن مشاهده می کند. وی با بیان استدلال هایی امکان و تحقق نبوت را اثبات می کند. او در بیان فواید نبوت بیشتر فایده های دنیوی نبوت را مطرح می کند. غزالی معجزه را یکی از راه های شناخت نبی می داند. امّا شناخت نبی از طریق نظر به صفات نفسی و اخلاقی پیامبر را شیوه ی یقینی شناخت نبی می داند. از آن جا که این سخن مستلزم پذیرش حسن و قبح ذاتی افعال است، گویی غزالی در این موضع پا از دایره ی کلام اشعری فراتر می نهد. او در بحث وحی نیز سخنانی کمابیش شبیه سخن فلاسفه دارد. در اکثر مطالبی که غزالی در باب نبوت دارد تأثیر او از فلاسفه به گونه چشم گیری دیده می شود. برخلاف وی ابن تیمیه در بحث نبوت غالباً به نقد روش فلسفی می پردازد. وی نبوت را، آگاهی بر عالم غیب و آن را نوعی تعلیم مخصوص بشر می داند و از این مطلب امکان تحقق آن را نتیجه می گیرد. ابن تیمیه در بحث از نشانه های نبوت در شخص نبی، تعریف این نشانه ها به امر خارق العاده ای که معجزه نامیده می شود را نادرست، و لفظ قرآنی «آیت» را جایگزین آن می کند. وی از بحث معجزه به اصل علیّت گریززده، آن را اصلی موافق با عقل و شرع می داند. ابن تیمیه راه شناخت یقینی پیامبر را نظر به احوال اخلاق نبی می داند. از این مطلب می توان نتیجه گرفت که وی حسن و قبح افعال را ذاتی فعل وعقل را در تشخیص نیک و بد افعال توانا می داند. در مباحث مرتبط با وحی ابن تیمیه غالب بیانات فلاسفه را باطل می داند. او تطبیق جبرئیل بر عقل فعال را امری نادرست اعلام می کند. اهمیت این بحث تا آن جاست که تصور نادرست از چگونگی دریافت وحی می تواند در نگرش ما نسبت به الهی یا بشری دانستن ماهیت کتب آسمانی تأثیر مستقیم داشته باشد. فلاسفه وحی الهی به انبیاء را به معنای دریافت صور و اصواتی می دانند که قوه ی مخیّله ی نبی از عقل فعال دریافت و آنگاه آن ها را برای مخاطبان خود بازگو می کند. ابن تیمیه معتقد است چنین تصوری از وحی مستلزم بشری دانستن کتب آسمانی است. چرا که در این صورت لفظ کتاب های آسمانی از خود نبی و برای حکایتگری از صور و اصواتی است که نبی از عقل فعال دریافت می کند. این امر با صریح آیات قرآن منافات دارد. چون آیات بسیاری از قرآن به عربی بودن قرآن اشاره می کند. جمهور مسلمانان معتقدند لفظ قرآن نیز از جانب خدا است نه کلام پیامبر. ابن تیمیه برای دفاع از این مطلب، تطبیق جبرئیل بر عقل فعال و بیان چگونگی دریافت وحی به اتصال با عقل فعال را مخدوش و به ابطال آن می پردازد. ابن تیمیه در بیان فواید نبوت غالباً بر نقش پیامبر در سعادت اخروی انسان تأکید می کند. وی اکثر سخنان فلاسفه در این حوزه را نقد کرده، سعی دارد اندیشه های خود را بر پایه ی قرآن و سنت بنانهد. ابن تیمیه نقش عقل را در شناخت درست معارف دینی می پذیرد.