نقد و بررسی نظریه حرکت فیلوپونس از دیدگاه ابن سینا
First Statement of Responsibility
عباس طارمی، جعفر چاوشی
SUMMARY OR ABSTRACT
Text of Note
فیلوپونس مشهور به یحیی نحوی پس از هزار سال به رد نظریه حرکت ارسطو دست زد. از دیدگاه ارسطو با انتقال قوه محرک به لایه های محیط و بموجب قوه انتقالی محیط به متحرک، حرکت پرتابی استمرار می یابد. یحیی نحوی ضمن نقد ارسطو معتقد است که هر حرکتی اعم از حرکت طبیعی یا قسری به موجب قوه موثر درونی است و محیط همواره نقش مقاوم دارد نه محرک و برخلاف آنچه ارسطو تصور می کند، حرکت طبیعی اجسام برای رسیدن به حیز و مکان طبیعی نیست و حرکت قسری به علت انتقال قوه از محیط استمرار نمی یابد، بلکه به واسطه انتقال قوه از محرک به متحرک، حرکت در متحرک ایجاد شده و موجب استمرار آن می شود. برخلاف نظر برخی از محققین غربی که در پیگیری نظریه کلاسیک دینامیک، نظریه حرکت یحیی نحوی را مبنای ریشه یابی های خود قرر داده و آن را دارای اصالت و تاثیر بر نظریه های بعدی می دانند، ابن سینا از روش علمی او ناخرسند بوده و کار او را به دلیل وارد کردن عناصر مابعدالطبیعی مورد نقد و بررسی قرار می دهد. تردیدها و پرسش هایی از جمله اینکه: آیا این قوه موثر درونی قبل از حرکت در جسم بوده است و اگر بوده، چطور موجب حرکت نبوده است؟ اگر حرکت خودبخودی است به چه علت حرکت جسم متوقف می شود؟ و آیا جسم به خودی خود قوه درونی اش را مصرف می کند؟... در اینجا وجود دارند که در این مقاله ابتدا مسائلی که یحیی نحوی با آن مواجه بوده و نظریه حرکت وی را مورد بحث قرار داده و سپس نقدهای ابن سینا بر این نظریه را مورد کاوش قرار می دهیم. تعارضات نظریه قوه موثر یحیی نحوی و تفاوت های نظریه ابن سینا با نظریه وی بیانگر اصالت نظریه میل ابن سینا است.