جدایی معماری از عرفان محال می نماید. این همبستگی در بین ادیان الهی وهنر بومی آن کشورها به خصوص شریعت مقدس اسلام آشکارتر است؛ پس می توان گفت عرفان متعلق به ذات و ماهیت تمام ادیان است، دین ابزاری موثرتر و سخنگوتر وشارحی برتر از هنر بالاخص معماری معابد و مساجد برای معرفی و حضور خود نداشته است؛ همچنان که معماری نیز هیچ حامی ایی بهتر از دین اسلام نیافته است. آیا می توان با نگاهی به گذشته معماری مساجد ایران تجلی مفاهیم عرفانی را بر روی در ودیوار ویا نقوش و اشکال آن دید؟ مثلا درمعماری مساجد ایران چرا گنبد را به صورت کروی ساخته اند؟ و چرا تمامی سطوح بناها را نقش گل و بوته های انتزاعی وغیر واقعی پوشانده است؟ در این مقاله سعی شده به روش اسنادی و مشاهده مستقیم اهمیت هنر معنوی و تجلی عرفان در معماری مساجد ایران مورد بررسی قرارگیرد و زیبایی های فراموش شده، یادآوری گردد ودر نهایت نقش اساسی عرفان در جهت بخشیدن وهدایت هنر وهنرمندان به سوی مقصد الهی شان بیان شود.