مولانا هوشمندانه به معانی و ویژگی های رحمت الهی نگریسته است. گاه به جلوه رحمت در آفرینش موجودات، از کتم عدم اشارت داشته و همه موجودات را در پرتو رحمت عام الهی قرار داده است که بیش از استحقاق در پوشش عطا، کافر و مومن را دربر گرفته. همچنین تجلی واحد حق، در صور موجودات عینی یا «عالم خارجی» را ناشی از رحمت می داند، زیرا با رحمت الهی است که خدا هستی را به هر موجودی می بخشد یا به هر موجودی شیئیت خاص آن را عطا می کند. به نظر مولوی در این افاضه رحمت، منع و توقفی وجود ندارد و رحمت خاص او (رحمت وجوب) اختصاص به انبیا، اولیا و نیکوکاران دارد و رحمت عام او همه موجودات را شامل می گردد. مساله مهمی که در بررسی رحمت الهی، در مثنوی مدنظر قرار می گیرد این است که آیا رحمت خداوند در همه وقت شامل حال خاصان در گاه عبودیت اوست یا عامه را هم دربر می گیرد؟ همچنین عوامل جذب رحمت و دفع رحمت الهی از دیدگاه مولانا کدامند.