اهداف ژئوپلیتیکی قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای در آسیای مرکزی
First Statement of Responsibility
/ مصطفي قادري حاجت
Subsequent Statement of Responsibility
؛ حميدرضا نصرتي
GENERAL NOTES
Text of Note
رتبه علمي- پژوهشي
SUMMARY OR ABSTRACT
Text of Note
با فروپاشی نظام دو قطبی، آسیای مرکزی بهعنوان بخش جنوبی از قلمرو هارتلند نظریه مکیندر، هویت جغرافیایی - سیاسی مستقل پیدا کرده و بهعنوان فضای فاقد قدرت تأثیر گذار، به عرصه رقابت قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای تبدیل شد فقدان قدرت تأثیرگذار و نوپایی جمهوریهای آن، زمینه ساز دخالت قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای را در این حوزه استراتژیک فراهم کرده است. قدرتهای یاد شده هر کدام دارای اهداف، منافع و دیدگاهای خاص خود میباشند که شناخت صیح دیدگاههای آنان زمینهساز اتخاذ سیاستهای مناسبتری از جانب دستگاه سیاست خارجی ایران خواهد بود. مقاله حاضر با روش توصیفی و تحلیلی و تکیه بر منابع کتابخانهای در پی تبیین اهداف حضور قدرتهای فوق از منظر ژئوپلیتیک در منطقه آسیای مرکزی است. نتایج حاصله بیانگر این مطلب است که قدرتهای منطقه ای و فرامنطقهای مانند ايران، روسيه و چين، علاوه بر هدف توسعه نفوذ خود در منطقه، داراي نگرانيهاي امنيتي نيز میباشند و بخشي از نقشآفريني اين كشورها متوجه كسب توانايي بازدارندگي در مقابل تهديدات در آسياي مركزي است. ترکيه بهعنوان ديگر قدرت منطقه اي است که در حال حاضر با تکيه بر قدرت اقتصادي خود و اشتراکات فرهنگي سعی در نقشآفرینی فعال و مؤثر در منطقه را دارد. آمريكا بازيگر اصلي فرامنطقه اي در آسياي مركزي است كه در جستجوي اهداف اقتصادي و ژئواستراتژيك خاص خود است و قصد دارد فرآيندهاي منطقه¬اي را با اجراي استراتژي تركيبی تحت كنترل خود بگيرد. اتحاديه اروپا نيز با توجه به بنیانهای اقتصادي خود حضور موفقي در منطقه دارد. اروپا داراي ديدگاهي عمدتاً تجاري بوده و چندان بهدنبال كسب جايگاه ژئوپليتيكی در منطقه نيست. اقدامات اسرائيل نيز در منطقه با توجه به اهداف خاص و جذابيتهايي که اسرائيل براي جمهوري¬هاي منطقه آسياي مركزي و قفقاز دارد، با موفقيت نسبي توأم بوده است. اسرائيل علاوه بر اينكه توانسته روابط خوبي با منطقه برقرار كند، موفق شده است تا با جلب همكاري كشورهايي همچون تركيه و ايالات متحده از آنها نيز در جهت پيشبرد اهداف مورد نظر خود بهرهبرداري نمايد.