بررسي تأثيرات جهاني شدن بر هنر معاصر غرب از ( 1960 تا زمان حاضر)
First Statement of Responsibility
/ امير رضايي نبرد
SUMMARY OR ABSTRACT
Text of Note
تعاريف و تعابيرگوناگوني از جهاني شدن و مسائل آن به عمل آمده است كه خلاصه اين نظريات را اين چنين مي توان برشمرد؛ فشردگي زمان و فضا، جامعه ي اطلاعات محور، دهكده ي جهاني، فرايند غربي كردن جهان، آگاهي از كليت جهاني، همبستگي جهاني واقعي، جهاني شدن عيني و ذهني و غيره. جهاني شدن داراي جنبه ها و عرصه هاي گوناگوني است كه از برجسته ترين جنبه هاي آن مي توان به جهاني شدن فرهنگي، سياسي و اقتصادي اشاره نمود. در اين ميان بررسي هنر به عنوان يكي از قدرتمندترين ابزارهاي تأثيرگذار و يكي از مؤلفه هاي جريان ساز در بستر جهاني شدن فرهنگي، مجال تجلي مي يابد. در اين مقاله كه از نوع نظري و روش توصيفي–تحليلي است، سعي گرديدكه با گردآوري اسناد كتابخانه اي، تأثيرات جهاني شدن بر هنر معاصر غرب در يك بازه ي زماني از 1960 يعني آغاز هنر پست مدرن تا زمان حاضر و در شاخه هاي گوناگون آن مورد بررسي قرار گيرد. مسئله ي پژوهش، ميزان تأثيرگذاري جهاني شدن بر هنر معاصر غرب در اين بازه ي مشخص بوده است. در نهايت و به عنوان نتيجه گيري، ميزان تأثيرپذيري هنر معاصرغرب از روند جهاني شدن بسيار چشمگير و داراي دگرگوني هاي اساسي بوده است. استفاده ي متنوع از فنآوري نوين، تجاري و عمومي كردن هنر، توسعه ي همه جانبه ي موزه ها، عدم ارائه ي ارزشها و معيارهاي اخلاقي و هنري، اهميت نقش مخاطب، آميختن عناصر غيرهمگن، بيان آثار از طريق نشانه و نمادها و عدم وجود اهداف متعالي در هنر معاصر غرب، از تأثيرات جهاني شدن بر هنر معاصر غرب بوده است.