NOTES PERTAINING TO PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC.
Text of Note
چاپی
INTERNAL BIBLIOGRAPHIES/INDEXES NOTE
Text of Note
کتابنامه: ص.۱۴۳- ۱۴۶؛ همچنین به صورت زیرنویس
DISSERTATION (THESIS) NOTE
Dissertation or thesis details and type of degree
کارشناسی ارشد
Discipline of degree
علوم حدیث(گرایش کلام و عقاید)
Date of degree
۲۷/۰۶/۱۳۹۲
Text preceding or following the note
۱۹
SUMMARY OR ABSTRACT
Text of Note
ابن میثم بحرانی یکی بزرگترین دانشمندان قرن هفتم هجری می باشد که آثار ارزشمندی در زمینه ی علوم عقلی ونقلی از خود به جا گذاشته است. آثار و روش کلامی او در بین تألیفاتش، چنان درخششی دارد که وجهه ی کلامی وی را قوت می بخشد. محقق بحرانی در نوشته های کلامی خویش، از روش عقلی و نقلی استفاده کرده است؛ لیکن تکیه و بهره جویی وی از عقل، بسی بیشتر از نقل به چشم می خورد. در این نوشته، آرای ابن میثم خداشناسی، راهنماشناسی و فرجام شناسی، بررسی می شود. ابن میثم، معتقد به معرفت فطری به خداوند است، لیکن او این معرفت را به طور کامل، از برهان عقلی ، مستغنی نمیداند. او معتقد است که ماهیت خداوند و ممکنات، متفاوت است. محقق بحرانی، درد و لذت را از صفاتی میداند که باید از خداوند سلب کرد. او بر خلاف فلاسفه معتقد است که خداوند عالم به جزئیات است. اد قائل است که صفات خداوند، عین ذات او هستند و زیادت صفات بر ذات، فقط به حسب اعتقاد عقلی صحیح است. ابن میثم، اراده خداوند را به علم خاص او به مصالح، ارجاع می دهد. وی در کتاب قواعد المرام، ذکر میکند که افعال الهی، دارای غرض هستند؛ لیکن در شرح نهج البلاغه،خلاف این مطلب را قائل شده است. طبق عقیده ی او، حضرت محمد صلی الله علیه و آله قبل از بعثت، پیرو هیچ شریعتی از انبیای گذشته نبوده است. ابن میثم صفات لازم برای امام را، عصمت، داشتن اصول کمالات، افضلیت، بری بودن از عیوب، منصوص بودن، اختصاص به کرامت و علم به کل دین می داند. ابن میثم بیان علت غیبت امام دوازدهم را واجب نمی داند؛ لیکن علت این غیبت را از طرف امت می داند. ابن میثم از قائلین به معاد جسمانی است؛ لیکن بعداز نقل قول حکما در مورد توأم بودن معاد جسمانی و روحانی، هیچ اشکالی بر سخن آنان وارد نمیکند. او معتقد است که انسان دارای اجزای اصلیه ای است که از اول تا آخر عمر، باقی می مانند. او در کتاب قواعد المرام تجرد نفس را قبول نمی کند وبه خاطر همین، معاد روحانی را رد می کند.، لیکن در کتاب شرح المائه کلمة لأ میر المؤمنین، اعتراف به مجرد بودن نفس میکند.