GENERAL NOTES PERTAINING TO DESCRIPTIVE INFORMATION
1
1
2
Text of Note
دیوان روح عطار از این دو بیت آغاز و انجام پذیرفته:
Text of Note
الهی پرتوی از نور اسرار/ تجلی کن به جان روح عطار
Text of Note
هرکه هم چون روح عطار اوفتد در قید عشق/ دل دهد از دست اگر خود رستم دستان بود
NOTES PERTAINING TO TITLE AND STATEMENT OF RESPONSIBILITY
Text of Note
در کتب تذکره با جستجوی زیاد شاعری که تخلص روح یا روح عطار داشته باشد نیافتم، نگارنده احتمال میدهد که نام این شاعر روحالله و کارش عطاری بوده و به همین مناسبت در مقاطع غزلها گاهی هم به روح تنها قناعت نموده و این چند بیت که در ص ۲۱ و ۲۲ و ۲۷ و ۳۹ و ۵۶ نسخه میباشد این احتمال را تایید میکند:
Text of Note
یکدم نشکیبد ز رخت روح دلفکار/ زانروی که بلبل ز گلستان نگریزد
Text of Note
روح عطار از غم او قالبی بیجان شدست/ دوستان بهر خدا جانش بتن باز آورید
Text of Note
صبوری از تو کجا کار روح عطار/ که هر دل بتو پرداخت صبر نتواند
Text of Note
چون جان دهد از هجر تو بر جای شهادت/ نام تو کند ورد زبان روح دل افکار
Text of Note
روزی بکشد زارم و دانم که نیاید/ دل سوخته غمزده چون روح دلفکار
Text of Note
ای راحت جان من از روح چو بردی دل/ میکن گذری بر وی زنهار بهر چندی
Text of Note
در ص ۳۲ نسخه به جای روح عطار، روحی عطار گفته: وقتی که قدم رنجه کنی بر سر عشاق/ زنهار مکن روحی عطار فراموش
Text of Note
و این بیت نیز موید خوبی است که ظاهرا نام شاعر روحالله بوده نه اینکه شاعر خود را روح عطار پنداشته چنانکه شاعری خود را روح مولوی معرفی و به همین نام تخلص داشته است.
Text of Note
اینک آنچه از این دیوان راجع به صاحب آن استفاده شده مینگاریم:
Text of Note
روح عطار شاعری است شیرازی و این ابیات گواه است:
Text of Note
ص ۳۰ نه: اگر نه چشم عنایت کنی به رویم باز/ بسان دجله شود ز آب چشم من شیراز
Text of Note
ص ۳۰ نه: روح عطار گر از دیده چنین ریزد سیل/ بعد ازین دجله بغداد رود در شیراز
Text of Note
ص ۶۲ نه: شیراز رها کرد نگار بد مهر/ بازرگان شد ز غایت جور سپهر
Text of Note
در بند کناره بود از من گفتم/ مهرت یک جا همی کشد گفت کمهر
Text of Note
ص ۱۴۶ نه: شیراز از تعدی قاضی خراب شد/ این مور بین که ملک سلیمان خراب کرد
Text of Note
وی قصیدهای در مدح افراسیاب از اتابکان لر بزرگ دارد که مسلما افراسیاب دوم پسر نصرهالدین احمد (۶۹۵-۷۳۰ق.) میباشد که از سال ۷۴۰ق. به مقام اتابکی برقرار گردیده و درست معلوم نیست که چند سال سلطنت کرده فقط میدانیم که پس از وی نورالورد بن سلیمان شاه بن اتابک احمد که به شاه شیخ ابواسحق انجو کمک کرده بود، به سلطنت رسیده و در ۷۵۷ق. امیر مبارزالدین او را میل کشیده و سلطنت و اتابکی لرستان به اتابک پشنگ بن سلغر (۷۵۷-۷۹۲ق.) رسیده است و این چند بیت از آن قصیده است (ص ۴ نسخه):
Text of Note
شاه جهان اتابک اعظم که عدل او/ بنهاد رسم آنک نیارد خمار می
Text of Note
افراسیاب خسرو جمشید مرتبت / آنک آورد به مجلس او افتخار می
Text of Note
ای خسروی که پیش لب باده نوش تو/ ساغر برو درآمد و شد شرمسار می
Text of Note
و در ص ۵۸-۵۹ نه این چند بیت زیرین در سوال از اینکه شعر حافظ بهتر است یا از آن سلمان و جواب صاحب این دیوان:
Text of Note
ملوک مملکت نظم و ناقدان سخن/ که باد خاطرشان ایمن از حدوث زمان
Text of Note
ز اهل طبع گروهی مخالفت دارند/ پی تراجح اشعار حافظ و سلمان
Text of Note
گروهی از فضلا متفق که این بهتر/ جماعتی دگر انکار میکنند که آن
Text of Note
بنوک خامه گوهر نثار سحر نما/ بیان کنید کزین دو که را بود رجحان
Text of Note
روح عطار قطعه زیرین را در جواب آنها انشاء نموده: نمودهاند چنین مالکان ملک سخن/ که کردهاند مسخر جهان به تیغ بیان
Text of Note
به این کمینه که از پیر فکر خویش بپرس/ که نطق حافظ به یا فصاحت سلمان
Text of Note
چو کردم این سخن از پیر عقل استفسار/ که ای خلاصه ادوار و زبده ارکان
Text of Note
بگو که شعر کدامین ازین دو نیکوتر/ که بردهاند کنون گوی شهرت از میدان
Text of Note
جواب داده که سلمان بدهر ممتاز است/ بلفظ دلکش و معنی بکر و شعر روان
Text of Note
دگر طراوت الفاظ جزل حافظ بین/ که شد بلاغت او رشگ چشمه حیوان
Text of Note
یکی بگاه بیان طوطیست شکر بار/ یکی به نظم روان بلبلی است خوش الحان
Text of Note
ز برج خاطر این ماه نظم رخشنده/ ز درج فکرت آن لولو سخن ریزان
Text of Note
در این مجالس اخلاق چون عنب بربار/ در آن فنون فضائل چو دانه در رمان
Text of Note
یکی بگلشن نظمست سوسن آزاد/ یکی بباغ لطائف چو لاله نعمان
Text of Note
یکی موافق طبع لطیف همچون عقل/ یکی مناسب چشم شریف همچون جان
Text of Note
هزار روح فدای دم چو عیسی این/ هزار جان گرامی نثار گفته آن
Text of Note
و این محاکمه برهانی قاطع است که مراد از افراسیاب در قصیده گذشته افراسیاب اول که از سال ۶۸۸-۶۹۵ق. سلطنت نموده نخواهد بود و چنانکه گفتیم مراد اتابک افراسیاب دوم است و در ۴۴۶-۴۴۸ تل به معرفی این اتابکان پرداخته شده است. در ص ۵-۶ دیوان این شاعر مدیحهای از قوامالدین (محمد بن علی) که از وزراء فارس بوده موجود و این چند بیت از آن قصیده است:
Text of Note
مگر که ابر بیاموخت گوهر افشانی/ ز دست زبده آفاق و سرور عالم
Text of Note
قوام دین محمد، محمد بن علی/ خلاصه دو جهان فخر گوهر آدم
Text of Note
پناه ملک مدار اهل زمان/ سپهر مجد و معالی محیط عدل و کرم
Text of Note
خدایگان وزیران وزیر شاه نشان/ معین دین عرب حامی بلاد عجم
Text of Note
از مندرجات دیوان روح عطار تشیع وی آشکار و این قطعه را که در این باب میباشد میآوریم:
Text of Note
ص ۵۷ نه: تو آن شهی که فریدون به صد هزار شکوه/ ز جان غلام غلام ترا غلام بود
Text of Note
در مدینه علمی و در مدینه علم/ به فضل و زهد و کرم سکهات به نام بود
Text of Note
به صحبت از نظر اولیا درود رسد/ به شامهات از نظر انبیا سلام بود
Text of Note
خدای از آن اسدالله نام کرد ترا/ که شیر چرخ بر صولت تو رام بود
Text of Note
به نیم روز کفت دخل نیم روز دهد/ بگاه شام عطایت خراج شام بود
Text of Note
سخن به مدح تو آراستن نه حد منست/ چو چند جای ثنای تو در کلام بود
Text of Note
چو وصف گویمت ای شاه کشور معنی/ خطاب لحمک لحمی ترا تمام بود
NOTES PERTAINING TO PHYSICAL DESCRIPTION
تزئینات نسخه:
نوع کاغذ:
تزئینات جلد:
Text of Note
در آغاز دیوان جلال عضد و دیوان روح عطار هریک سرلوحی زیبا است و برخی از برگهای نسخه با طلا جدولکشی شده.
Text of Note
بخارائی.
Text of Note
میشن.
NOTE RELATING TO THE COPY IN HAND
2
Text of Note
در حاشیه برخی از صفحات هم مطالبی ادبی به خط نویسنده یادداشت.
PROVENANCE NOTE
1
Text of Note
پشت صفحه نخستین تذهیب گردیده و در اینجا یادداشت شده «متعلق به کتابخانه اینجانب وزیر دربار اعلیحضرت پهلوی تیمور تاش خراسانی (سردار معظم) میباشد».