کارآیی درمان تلفیقی بایوفیدبک با تکنیک های رفتاردرمانی دیالکتیک در اختلال شخصیت مرزی.
نام عام مواد
[پایان نامه]
عنوان اصلي به زبان ديگر
Effectiveness of Integration of Biofeedback and Stand-Alone Dbt Skills in Borderline Personality Disorder
وضعیت نشر و پخش و غیره
نام ناشر، پخش کننده و غيره
علوم توان بخشی و سلامت اجتماعیUniversity of Social Welfare and Rehabilitation Sciences
تاریخ نشرو بخش و غیره
۱۴۰۱
مشخصات ظاهری
نام خاص و کميت اثر
۱۷۴ص.
یادداشتهای مربوط به کتابنامه ، واژه نامه و نمایه های داخل اثر
متن يادداشت
پیوست
یادداشتهای مربوط به پایان نامه ها
جزئيات پايان نامه و نوع درجه آن
19
نظم درجات
05
زمان اعطا مدرک
۱۴۰۱/۰۶/۰۶
یادداشتهای مربوط به خلاصه یا چکیده
متن يادداشت
در طول دهه های گذشته چندین درمان برای بهبود اختلال شخصیت مرزی توسعه یافته اند. اما مطالعات اخیر نشان می دهند که نیمی از افراد مبتلا به اختلال به درمان های شواهد مدار(میانگین مدت درمان=11 ماه)، پاسخی نمی دهند. بد تنظیمی هیجان در مطالعات فراوانی به عنوان هسته اختلال و بهبود آن به عنوان عامل تغییر مطلوب در درمان ها در نظر گرفته شده است. سازه دیگر در ارتباط با اسیب شناسی این اختلال هیجان نشناسی می باشد. این سازه شناسایی و توصیف هیجانات را دشوار می کند. در این مطالعه اثربخشی پروتکل نوین 12 جلسه ای بر اختلال شخصیت مرزی سنجیده شده است. در این مطالعه که از نوع مورد پژوهی است؛ 4 بیمار با استفاده از نمونهگیری در دسترس انتخاب ، و به طور تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شده اند. گروه مداخله، درمان ترکیبی مهارت آموزی رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT) و بایوفیدبک دریافت نموده اند. که شامل 6 جلسه مهارت های ذهن آگاهی به همراه نوروفیدبک تقویت موج آلفا، و 6 جلسه تمرین مهارت های تنظیم هیجان با پسخوراند در لحظه پاسخ رسانایی پوست می باشد. و گروه کنترل 6 جلسه مهارت های ذهن آگاهی و6 جلسه مهارت های تنظیم هیجان را به طور معمول دریافت نموده اند. تشخیص در این پژوهش بر اساس مصاحبه نیمه ساختار یافته شاخص شدت اختلال شخصیت مرزی( BPDSI-IV) صورت گرفته است. برای ارزیابی متغیر ها از پرسشنامه های هیجان نشناسی تورنتو (TAS-20)، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان(Ders)، پرسشنامه افسردگی بک (BD I-II (، مقیاس تکانشوری بارات (BIS-11) در خط پایه و 3 بار در طول مداخله و یک ماه بعد از اتمام مداخله استفاده شده است. نتایج به دست آمده از طریق درصد بهبودی، شاخص تغییر پایا و تحلیل چشمی نشان می دهند که افراد دریافت کننده درمان تلفیقی بهبود بیشتری در علائم را نسبت به افراد دریافت کننده مهارت آموزی به تنهایی داشته اند. بر اساس نتایج این پژوهش می توان نتیجه گرفت که بعد از یک ماه از خاتمه درمان پروتکل تلفیقی اثر بخشی بیشتری نسبت به مهارت آموزی به تنهایی دارد. همچنین در نظر گرفتن بایوفیدبک به عنوان یک ابزار کمک درمانی در پژوهش های آتی می تواند مفید باشد.کلیدواژهها: اختلال شخصیت مرزی، رفتار درمانی دیالکتیکی، تنظیم هیجان، هیجان نشناسی، بایوفیدبک، اختلال شخصیت، ذهن آگاهی.
متن يادداشت
Throughout the past decades, several treatments have developed for Borderline personality disorder. However, recent studies pointed out that about half of the patients are not responding to the empirically-based treatments. Emotion dysregulation is considered in ample studies as the disorder’s core, and its alleviation is the cause of change in therapies. Visa versa, another concept related to the disorder’s pathology is alexithymia. This deficiency exacerbates the ability to identify and describe emotions. This study examines the efficacy of a novel 12 sessions protocol on Borderline personality disorder. This is a case study with 4 patients selected using the convenient sampling method and randomly divided into two groups. The intervention group received dialectical behavioral therapy’s skill training in addition to biofeedback, which comprises 6 sessions of mindfulness and α enhancement Neurofeedback, in addition to 6 sessions of emotion regulation skills with online skin conductance response feedback. The control group received solely stand-alone skill training for 12 sessions. Diagnosis in this study was based on semi-structured interviews. In order to appraise the variables Toronto alexithymia scale (TAS), emotion dysregulation scale (DERS), Beck depression inventory (BIT), and Barat impulsivity scale (BAS-11) were administered, at baseline, 4 times during the intervention, and after a month for follow-up. Results based on RCI, clinical significance, and visual analysis indicate that the patients in the integrative group had better outcomes in comparison to the control group. We can draw a conclusion after a month that the integrative protocol is more effective than the treatment as usual. Moreover, utilizing biofeedback as an aiding device in therapy could be helpful.KEYWORDS: DBT, STAND-ALONE DBT SKILLS TRAINING, EMOTION REGULATION, BORDERLINE PERSONALITY DISORDER, BIO-FEEDBACK, MINDFULNESS
موضوع (اسم عام یاعبارت اسمی عام)
موضوع مستند نشده
اختلال شخصیت
موضوع مستند نشده
BORDERLINE PERSONALITY DISORDER
نام شخص به منزله سر شناسه - (مسئولیت معنوی درجه اول )