یکی از مهم ترین مباحث فلسفه اخلاق این است که خاستگاه اخلاق کجاست و یا به عبارت دیگر، اخلاق بر چه امر یا اموری مبتنی می باشد. در این باره نظریه های مختلفی هم چون نظریه مبتنی بر قانون طبیعی، نظریه مبتنی بر سرشت انسان، نظریه مبتنی بر نیازها، نظریه مبتنی بر توافقات میان اشخاص ارایه شده است. نظریه مختار در این مقاله دارای مشترکات زیادی با نظریه دوم و سوم بوده و در واقع از امتیازات هر دو نظریه برخوردار است و در عین حال سعی می کند تا از اشکالات آن ها اجتناب کند. در این مقاله علاوه بر تبیین ماهیت امر اخلاقی و تفاوت آن با آداب و رسوم، به خاستگاه اخلاق پرداخته و ضمن ارزیابی جایگاه حب ذات در اخلاق، سعی می شود تا جایگاه میل های اصیل انسانی در شکل گیری اخلاق و فرآیند تصمیم گیری اخلاقی بیان شود. در این مقاله هم چنین عوامل دخیل در داوری اخلاقی از یکدیگر بازشناخته شده و توضیح داده می شود چگونه مفاهیم اخلاقی از ملاحظه رابطه میان سرشت انسان، افعال و صفات اختیاری و تاثیرات مثبت یا منفی آن ها بروی انتزاع می شوند.