A Comparative Study of Mask and Face in Luigi Pirandello and Bahram Beyzaies Selected Plays
[Thesis]
/سلامت، شهاب
: Faculty of Persian Literature and Foreign Languages
, 1397(2019)
, afshari
Print
Master of arts
, Department of English Language and Literature
1398/02/25
This thesis provides a comparison between the conventional and modern theater revolt. It also indicates that the modern theaters attitude of revolt is twofold, Existential and Social. Luigi Pirandello and Bahram Beyzaies drama embrace the revolt atmosphere of the modern era and are knitted together when considered as the precursors of Existential and Social revolt drama. Under the framework of comparative literature, this research analyzes the philosophical ideas of Henry Bergson on the issues of life, time and the human-made concepts and forms of life and applies them to the selected plays of Pirandello and Beyzaie. Bergson argues that lifes fluidity and duration is in contrast with the basic state of human mind, searching for and building forms and concepts. The other focus of this thesis is on Theodore Adornos social and structural theory. Adorno provides a harsh criticism of modernism under the name of Enlightenment and asserts that human being, by overvaluing reason and rationality, created ideological imprisonments for man. The bourgeois rational structure has made men soulless and has reduced them into objects. The philosophical ideas of the two philosophers are then applied to the selected plays of Pirandello and Beyzaie. Bergsons theories have been used for the Existential revolt material for both dramatists and Adornos ideas serve the same purpose for the social revolt of them. Therefore, this thesis distinguishes two types of human revolt in theater based on their different philosophical stems and hence differentiates between Beyzaie and Pirandello and concludes that whereas Pirandellos revolt is based on moving from one mask to other, Beyzaies revolt is on ripping off the masks and facing the ultimate nudity of the existential face of human being. Keywords: Comparative, Fluidity, Concepts, Duration, Enlightenment, Ideology, Existential, Social, Theater, Revolt.
این پایانصنامه، تحت چارچوب ادبیات تطبیقی عقاید فلسفی هنری برگسون درمورد مسائل زندگی، زمان و مفاهیم ساختهصی انسان و اشکال زندگی را بررسی میصکند .برگسون بحث میصکند که روان بودن و سیالیت زندگی در تضاد با حالت پایهصابی و بنبادین ذهن انسان است، ذهنی که در جستجوی اشکال و مفاهیم است و آنها را میصسازد .دیگر ارائهصهای این پایانصنامه درمورد نظریهصی اجتماعی و ساختاری تئودور آدورنو است .آدورنو با نام روشنگری نقد تندی از مدرنیسم میصکند، و ادعا میصکند که انسان با بها دادن زیاد به برهان و معقولیت زندانی ایدئولوژیک برای فرد ساخته است .ساختار منطقی بورژوازی انسانصها را بیصروح کرده است، و آنها را به شی تقلیل داده است .نظرات فلسفی این دو فیلسوف سپس روی نمایشنامهصهای انتخابی پیراندلوو بیضایی اعمال میصشوند .نظریات برگسون برای مواد عصیان وجودگرایی هر دو نمایشصنامهصنویس استفاده شده است و نظرات آدورنو همان هدف را برای عصیان اجتماعی آنها دارد .بنابراین، این پایانصنامه دو نوع عصیان انسانی را در تئاتر بر پایهصی ریشهصهای فلسفی متفاوت آنها تمیز داده است .بنابراین، پایانصنامه بین بیضایی و پیراندلو تفاوت قائل میصشود و نتیجهصگیری میصکند که عصیان پیراندلو برپایهصی حرکت از یک ماسک به ماسک دیگر است، درحالی که انقلاب بیضایی درمورد پاره کردن ماسکصها و ومواجه شدن با برهنگی نهایی صورت وجودی انسان است
fa
بررسی تطبیقی گزارهصهای نقاب و صورت در آثار نمایشی لوییجی پیراندلو و بهرام بیضایی