موانع اجتماعی- تاریخی توسعۀ اقتصادی ایران (با تمرکز بر دوره قاجار و دیدگاه نظری ماکس وبر
جمشید ترابی اقدم
حقوق و علوم اجتماعی
۱۳۹۸
۱۵۶ص.
سی دی
دکتری
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه
۱۳۹۸/۱۱/۰۶
در اين رساله سعي شده است تا با بهره¬گيري از رويکرد نظری ماکس وبر به موانع عقلاني¬شدنِ اقتصاد در ایرانِ دوره قاجار پرداخته شود. در اين راستا ابتدا با تکیه بر رویکرد فوق و با تلفيق راهبرد پژوهشی جامعه¬شناسي تاريخيِ تفسيري و تحليلي چهار پرسش مطرح گردید که به ترتیب عباتند از: آيا پاتريمونياليسم مانع اصلي شکل¬گيري اقتصاد سرمايه¬داري عقلاني در ايران بوده است؟ آيا نظام ماليه عمومي مبتني بر تعهد جمعي مانع اصلي شکل¬گيري اقتصاد سرمايه¬داري عقلاني در ايران بوده است؟ آيا واگذاري مشارکت¬ها در نظام اداري مانع اصلي شکل¬گيري اقتصاد سرمايه¬داري عقلاني در ايران بوده است؟ آيا انحصارات سلطنتي رايج مانع اصلي شکل¬گيري اقتصاد سرمايه-داري عقلاني در ايران بوده است؟، سپس بر اساس پرسش اول موانع اداري و مالي عقلاني¬سازي اقتصاد در دوره قاجار مورد تحليل و بررسي قرار گرفته است. بدین ترتیب که نخست ويژگي¬هاي نظام اداري- مالي قاجاريه اعم از ماليات ستاني، برات و مناسبات اداري آن بررسي شده و در پايان بر اساس يافته¬ها با تاکید بر خصلت ایلی پاتریمونیالیسم قاجاریه، مفهوم پاتريمونياليسم ايلي به عنوان تعديل نظري جهت انطباق بيشتر با تفرد تاريخي ایران قاجاری ارائه گرديده است. در گام بعدی به نظام مالیه عمومی مبتنی بر تعهد جمعیِ روستا، صنف و ایل پرداخته شده است. در این بخش بر اساس یافته¬ها با تاکید بر وجود نوع خاصی از عقلانیت مستور در این نظام که می-توانست منجر به شکل¬گیری نظام مالی منظم گردد، مفهوم عقلانیت تانیسی جهت توصیف وضعیت حاکم بر این نظام مالیه عمومی ارائه شد. سپس در گام سوم در راستای پاسخ به پرسش سوم تحقیق ویژگی¬های تاریخی شکل-گیری واگذاری پرداخت¬ها در سازمان اداری و مالی قاجاریه مورد بررسی قرارگرفت و بر نقش اساسی این واقعیت تاریخی در تمرکزگریزی هر چه بیشتر تقسیم¬بندی¬های اجتماعی ایران و عدم شکل¬گیری اقتصاد عقلانی تاکید شد. در نهایت در گام آخر به طور خاص به انحصارات سلطنتی رایج در دوره فرمانروایی شاهان قاجار مورد پرداخته شد و بر رویکرد انحصاری رایج در عرصه تجارت و مناسبات زمین¬داری به عنوان یکی از موانع مهم توسعه اقتصادی تاکید شد
In this dissertation, an attempt has been made to take advantage of Max Weber's theoretical approach to the obstacles to the rationalization of the economy in Iran during the Qajar period. In this regard, fir st by relying on the above approach and by combining the research strategy of historical, interpretive and analytical sociology, four questions were raised, which are: Why has patrimonialism been the main obstacle to the formation of rational capitalist economy in Iran? Has the Liturgical tax system been the main obstacle to the formation of a rational capitalist economy in Iran? Has the transfer of Contributions in the administrative system been the main obstacle to the formation of a rational capitalist economy in Iran? Has the common monopoly of the monarchy been a major obstacle to the formation of a rational capitalist economy in Iran? Then, based on the first question, the administrative and financial barriers to rationalization of the economy in the Qajar period including taxation, and its administrative relations have been studied, and finally, based on the findings, with emphasizing on the tribal nature of Qajar patrimonialism, the concept of Ellic Patrimonialism has been presented as a theoretical modification with the historical particularity of Qajar Iran. In the next step, the public tax system has been studied based on the collective commitment of the village, class and tribe. In this section, based on the findings, emphasizing the existence of a special type of hidden rationality in this system that could lead to the formation of a regular financial system, the concept of communal rationalism was presented to describe the current situation of this public tax system. Then, in the third step, in order to answer the third question of the research, the historical characteristics of the formation and transfer of payments in the Qajar Administrative and Financial Organization were examined and the main role of this historical fact in further decentralization of Iran's social divisions and the failure to form a rational economy was emphasized
Socio- Historical Obstacles to Economic Development of Iran in the Qajar Era (Based on Weberian Percpective)