آگاهی از دیرباز یکی از مسائل اساسی مورد توجه فلاسفه بوده است. بدین معنا که اصولاً آگاهی چگونه ممکن است. در این نوشته سعی بر آن است تا نشان داده شود که آگاهیِ انسان درکل یک «تمییز» است. یعنی، آن¬چه با نام آگاهی یا ادراک شناخته می¬شود، در ذاتش تمییزدادنِ بین این و آن، است. در تحقیقِ حاضر، این فرض کلی در مراتب شناخته¬شدۀ آگاهی، یعنی آگاهی از ماهیات و آگاهی اونتولوژیکی، به¬صورت انضمامی بررسی می¬شود، و این نتیجه حاصل می¬شود که آگاهی از ماهیات یا همان معرفت در معنای متعارف، تفاوت¬گذاری بین این یا آن ماهیت است. هم¬چنین آگاهی از ماهیات مسبوق بر آگاهی اونتولوژیکی یا هستی-آگاهی است. اما، هستی¬آگاهی، خود نیز، آگاهیِ توأمان از هستی و نیستی است. به سخنی دیگر، هستی¬آگاهی همان تمییز هستی و نیستی از یکدیگر است. تحقیق در ادامه، با تحلیل و توصیف «پدیدۀ سنگینی» و سپس «پدیدۀ خانه» درمی¬یابد که هستی¬آگاهی نیز به¬نوبۀ خود تنها بر پایۀ «تمییزی بنیادین» ممکن می¬گردد. «تمییز بنیادین» نه¬تنها سابق بر مرتبۀ آگاهی اونتولوژیکی است، بلکه، چنان¬چه تحلیل¬های تحقیق نشان می¬دهد، اصولاً خود هستی و نیستی، حرکت بماهو حرکت، حیات و «خودِ انسان» را ممکن می¬گرداند. دو طرفِ تمییز بنیادین در این نوشته، با وام¬گیری از لویناس، «همان [the Same]» یا «خود [self]» و «غیر» یا «دیگری بماهو دیگری [the Other as such]» نامیده شده¬اند، گرچه نه به عنوان «دو وجودِ متمایز». تحقیقِ حاضر یافته¬هایِ مربوطه را در متنِ مسألۀ «قصدیّت» در پدیدارشناسی هوسرل، و سپس مسألۀ «آپریایوری» نزد کانت آزموده و گواهی دیگر بر تأییدِ تمییزبودگی آگاهی درکل از این فیلسوفان فراهم می¬کند. در بخش نهایی، بیش از بخش¬های قبلی، تمرکز بر «دو طرفِ» تمایز بنیادینِ بنیادین است. در این بخش و در وسع تحقیق، با توسل به آرای هایدگر، نشان داده می¬شود که تمایز بنیادین، درحقیقت، تمایزِ بین «خود» و «خودِ دیگر» است. به سخنی دیگر، تمایز بنیادین به¬مثابه «رخدادی بنیادین» است که در ذاتِ انسان رخ می¬دهد و او را هم¬چون هستندۀ آگاه «هست» می¬کند.
Consciousness has been one of the fundamental problems of philosophers since the time immemorial. In this sense that how consciousness is possible at all. These papers tries to show that the human consciousness in genera is a discrimination, i.e., that which is called as consciousness is in its essence a discriminating between this and that. In present research this general hypothesis has been examined in the known levels of consciousness, that is, consciousness of quiddities, or knowledge in the ordinary sense of the term, and ontological consciousness. The related sections shows that the knowledge is in its nature a discriminating between this quiddity and other one. In addition, this also comes to light that the knowledge is possible only on the basis of a preceding ontological consciousness. Yet, ontological consciousness is, in its turn, simultaneously consciousness of being and nothingness. In other words, ontological consciousness is a discriminating between being and nothingness. This research continues with analysis of the phenomena of the gravity as such and the home as such. The outcome of these analyses is that ontological consciousness itself is possible only on the basis of a fundamental discrimination. The fundamental discrimination not only precedes the ontological consciousness, but also, as the analyses of this research bring to light, makes possible the being and nothingness themselves, the motion as such, the life, and finally, human being himself. Two extremes of the fundamental discrimination, or fundamental discernment, using the words of Levinas, are called the Same, or the Self, and the Alter, or the Other as such, however, not as two separate beings. The research tries to acquire some verification for its main hypothesis by examining these results regarding the problem of intentionality in the phenomenology of Husserl, and the problem of a priori in the major work of Kant. The final section of these papers concentrates mainly on the two extremes of the fundamental discrimination, and having recourse to Heidegger`s thought, shows that the fundamental discrimination is indeed a discrimination between the self and the other self. In other word, the fundamental discernment is a fundamental event which occurs in the essence of human being and makes him be as what he is, i.e., a conscious being.
A Research on the Origin of Consciousness Based on Heidegger`s Views