تراژدی و به طور کلی شعر، به عنوان هنری والا، تربیت جامعه را در یونان باستان عهدهصدار بود .تراژدی عرصهصای بود که در آن شعر و هنر با فلسفه، دین، سیاست و جامعه بهص هم گره صخورد و در قالب نمایش که نمادی از زندگی انسان بود در بطن زندگی افراد دولت-شهر وارد شد .مردم یونان باستان که مشتاقانه برای دیدن تراژدیصها به آمفیصتئاترها میصشتافتند، به شدت تحت تاثیر سخنان شاعران بودند .از همین منظر است که هومر را بزرگترین مربی و آموزگار یونانیان میصنامند .افلاطون در محاورات جمهوریو قوانینبه شدت از شاعران و تعالیم آنصها انتقاد میصکند و در راستای این انتقادات تعالیم خود را بیان میصکند .در کتاب دهم جمهوری افلاطون تراژدی را به علت تحت تاثیر قرار دادن احساسات، مورد انتقاد قرار میصدهد و میصگوید تراژدی با جزء زبون و پست روح انسان در ارتباط است نه با جزء خردمند روح .مهمترین موضعصگیری افلاطون در برابر شعر و شاعران را در کتاب دهم جمهوری میصتوان دید که شاعران را به علت سه مرتبه دوری از حقیقت از شهر آرمانی خود اخراج میصکند .در این پژوهش، با بررسی تراژدیصهای یونان و حضورشان در تعالیم افلاطون، این نتیجه حاصل گشته است که مبنای اصلی مخالفت افلاطون با شعر، نظام تربیتی افلاطون است و از آنجا که افلاطون بسیاری از تعالیم شاعران را با نظام تربیتی خود سازگار نمیصبیند، با اخراج رقیب خود، قصد دارد فلسفه خود را جایگزین شعر و تعالیم تربیتی شاعران کند
Tragedy and, generally speaking, poetry, as an eminent art, had undertook the act of educating society in ancient Greece. Tragedy in which art and poetry were combined with philosophy, religion, politics and society, entered the life of Police in the form of play which was the symbol of human life. Greeks who hastened eagerly to the theatres for watching tragedies, were heavily affected by the poets` words. It`s from this perspective that Homer is regarded as the most distinctive teacher of the Greeks. Plato in his discussions in republic and Laws, after severely criticizing poets and their instructions, expresses his own instructions. In book 10 of republic, Plato criticizes tragedy for impressing our feelings and claims that tragedy is in contact with the low part of the soul rather than the wise part of it. The most distinctive stance that Plato had taken against poetry and poets can be in book 10 of republic in which he banishes poets from his ideal city because of being three times away from reality. In this project, by studying Greek tragedies and their appearance in Plato`s teaching, it`s been deduced that his opposition to poetry is mainly based on the foundations of his education system and because he doesn`t find most of the instructions of these poets compatible with his own education system, by banishing his rivals he intends to replace poetry and poetsinstructions with his own philosophy