بررسی تطبیقی نفس آدمی و ویژگی های آن در حکمت شیخ اشراق و فلسفه صدرالمتألهین
/آناهیتا زاهدی نامقی
: ادبیات
۱۷۰ص
چاپی
کارشناسی ارشد
فلسفه
۱۳۹۲/۱۱/۲۵
تبریز
شهاب الدین سهروردی مبنای فلسف خویش را نور و ظلمت قرار داده و از این میان نور را اصیل دانسته است .درواقع، به باور شیخ اشراق تنها چیزی که میصتوان نام حقیقت را بر آن نهاد نور است .ملاصدرای شیرازی نیز تأملات و تفکرات فلسفی خود را بر بنیاد اصالت وجود استوار ساخته است .وی بر این عقیده است که حقیقت هر شیء عبارت است از آن چیزی که آثار بر آن مترتب میصگردد و حقیقت هر چیزی همان وجود آن چیزی است که منشاء اثر و تحقق بخشی است .شیخصاشراق و صدرالمتألهین نفس آدمی را حقیقت او میصدانند .از دیدگاه سهروردی نفس یا به اصطلاح اشراقی، نور اسپهبد از ناحی واهب الصور به انسان افاضه میصگردد و موجود ملکوتی و روحانی است که مدرک معقولات و متصرف در جسم است، اما جسم و جسمانی و نیز قابل اشار حسی نمیصباشد .ملاصدرا نفس انسان را کمال اول برای جسم طبیعی آلی میصداند که قادر است امور کلی و مجرد را ادراک کند و افعال خویش را توسط قو فکریه انجام دهد .ویژگیصهایی که شیخ اشراق برای نفس آدمی برشمرده عبارتند از :مغایرت نفس با بدن، تجرد آن از ماده و نیز بقاء و فانی نشدنش در صورت فساد بدن و ماده، اما ملاصدرا نفس را مغایر با بدن ندانسته، بلکه حدوث آن را از بدن میصداند که در اثر استکمال و حرکت جوهری در بقاء از ماده مجرد میصگردد .ملاصدرا و سهروردی هر دو به حادث شدن نفس توأمان با خلق و حدوث بدن باور دارند، لکن شیخ اشراق به حدوث روحانی و صدرالمتألهین به حدوث جسمانی اعتقاد دارد .مقصود از حدوث روحانی این است که نفس در آغاز پیدایش امری مجرد و روحانی است که با حدوث بدن حادث میصگردد و یک نحوه تعلق تدبیری با بدن پیدا میصکند .منظور از حدوث جسمانی این است که زمانیصکه موجودی به صورت استکمالی نشأت عنصری، جمادی، نباتی و حیوانی را طی نمود و به تحول جوهر خود هر لحظه صورتی کاملصتر یافت، به مرحلهصای میصرسد که دیگر جسمانی نیست بلکه روحانی است و آن همان نفس ناطقه میصباشد .در واقع، نفس ناطقه همان صورت انسان است که در زمان حدوث در آخرین مراتب جسمانی و اولین مراتب روحانی قرار دارد که در آغاز امر در نهاد ماده تکوین میصیابد و در سیر تکاملی و تحولات ارتقائی با ماده همراه بوده و به موازات آن راه تکامل را میصپیماید .
called illuminism, the Supreme Light of Lights (Espahbod light) is imparted to man by giver of images, and is a spiritual and heavenly being, which understands the sensibles and occupies the objects, but is not material or physical and can not be sensory referred. Mulla Sadra considers the human soul as the first perfection for the natural organic body which is able to understand the general and abstract things, and do his / her actions by the power of thought. The characteristics the master of illumination enumerated for the human soul include: inconsistency of soul and body, the immateriality of the soul, and its survival and immortality in the case of corruption of the body and matter; while Mulla Sadra does not consider the soul inconsistent with body, but knows its occurrence from the body, which is abstracted from the matter in survival through the substantial motion. Both Mulla Sadra and Suhrawardi believe in the creation of the soul, simultaneously with the creation of the body, but the master of illumination believes in spiritual creation while Mulla Sadra believes in the physical creation. By the spiritual creation, it is meant that at the beginning of creation, soul is an abstract and spiritual thing, which is created while the body is created, and finds a way of contrivance belonging with body. By the physical creation, it is meant that when a being passed from element, solid , plant and animal existence, and achieved a more perfect form by its essence change in each moment, reaches a level that is not physical anymore, but is spiritual; and this is the rational soul. In fact, the rational soul is the human form which in moment of creation is in the last physical rankings and the first spiritual rankings, which in the beginning is instituted in the matters entity, and at the evolution process and transformation developments is associated with the matter and passes the path of evolution alongside -Suhrawardi (Master of Illumination) put basis of his philosophy on the light and darkness, and considered the light as original. In fact , master of illumination believed that the only thing that can be named as truth is the light. Molasadra Shirazi has also put his philosophical thinking based on the foundation of existentialism. He believed that the truth of every object is what that the effects are applied on, , and the truth of every object is the existence of what is the source of influence and realization. Master of Illumination and Mulla Sadra consider the human soul as his / her truth. In Suhrawardis view, the soul, or in terms of so