تحلیل و بررسی ساختاری و محتوایی بهاریه در تغزلات قصاید عهد سامانی و غزنوی با تکیه بر ده شاعر برجسته
/الهام اسماعیلزاده خشکبار
: دانشکده ادبیات فارسی و زبانهای خارجی
۵۶۲ص
چاپی
کارشناسی ارشد
در رشته زبان و ادبیات فارسی
۱۳۹۱/۱۱/۲۵
دانشگاه تبریز
در این کار ابتدا به توضیح شکل کلی قصیده و اجزاء تشکیلدهندهی آن پرداخته میشود .سپس سیر تحول آن در دو دورهی سامانی و غزنوی و تفاوتهایی که در طی زمان پیدا کرده بیان میشود .از جمله قالبهایی که به عنوان محملی برای وصف بهار قرار گرفته قصیده است .که قصیده به دلیل وسعت میدان سخن مجال کافی برای شرح و بسط این موضوع به سراینده میدهد و در آن سراینده از وصف بهار تنها به عنوان مقدمه استفاده کرده، به این بخش از قصیده تغزل گفته میشود و در ادامهی قصیده ابیاتی را به مدح یا سایر موضوعات از جمله پند و اندرز اختصاص داده است و ارتباط بین مقدمه با تنهی اصلی قصیده بوسیلهی تک بیت و یا گاهی مجموعهای از ابیات صورت میگیرد که به آن حسن تخلص یا حسن مخلص گویند و سراینده در پایان قصیده ابیاتی را به عنوان شریطه و حسن ختام میآورد .در بخش پایانی کار به بررسی شعر ده شاعر از دورههای سامانی و غزنوی پرداخته میشود که این بررسی با توجه به رابطهی مقدمه با تنهی اصلی قصیده، ویژگیهای سبکشناسی، صنایع لفظی و بدیعی، مسائل فکری و آهنگ صورت میگیرد .از جمله ویژگیهای سبکشناسی که در آثار این دو دوره مشاهده میشود وجود لغات عربی است که بسامد لغات عربی در دورهی سامانی کمتر است و با ورود به دورهی غزنوی بسامد آن بیشتر میشود .و از جمله صنایع لفظی و بدیعی که در تمام آثار این دو دوره مشاهده میشود وجود انواع تشبیه، تضاد و مراعات نظیر است .از نظر فکری اندیشهی غالب در بهاریههای این دو دوره واقعگرایی و برونگرایی است .از نظر وزن و آهنگ هم اکثر بهاریههای این دو دوره در اوزان ساده و روان سروده شدهاند
In the present work, firstly, general form of Ode and it's constituents are explained. Then, it's evolutionary path in both Samani and Gaznavi eras is given as well as the differences which emerged during the history. Among formulas which are set as a coterie to portray Bahar, is Ode. The Ode gives adequate opportunity to poet to explain and extend such subject because of it's width of word area. The poet uses Bahar description as an introduction that is called lyrical. Sequel to ode, couplets though little has been dedicated to evlogy or other subjects such as advise and the relation between introduction with the main body of ode is shaped by single couplet or sometimes corpus of couplets which is called Pseudonym virtue. The poet brings couplets at the end of ode as shariteh (The ending part). At the last part of this research, the poetry of ten poets of Samani and Gaznavi eras is reviewed which is made by regard to relation between the introduction and the main body of Ode, stylistics, characteristics, figure of Literal, rhetoric, rational matters and tone. One of the characteristics of stylistics which is observed in the works of such eras, is presence of Arabic terms the frequency of them is lower in Samani era and become more in Gaznavi one. Among figure of literal and rhetoric which are observed in all of these era's works, is the presence of simile, ambiguity and symmetry. The dominant idea in Bahariehs of both eras is being realist and extroversion. Most of Bahariehs of both eras have been composed in simple and facile rtythm