تبریز: دانشگاه تبریز، دانشکده علوم انسانی و علوم اجتماعی، گروه تاریخ
، ۱۳۸۴-۱۳۸۳
۲۶۱ ص.
:مصور، جدول ۳۰*۲۹ س.م -+ لوح فشرده
چاپی
کتابنامه ص.:۲۳۶-۲۴۳
فاقد اطلاعات کامل
کارشناسی ارشد
تاریخ- ایران
۱۳۸۳/۱۲/۲۵
تبریز: دانشگاه تبریز، دانشکده علوم انسانی و علوم اجتماعی، گروه تاریخ
غلام حسین صدیقی در سال ۱۲۸۴ ه- . ش .متولد شد .در تربیت درست او، پدرش، میرزا حسین خان تلاش فراوان نمود .با علاقهای که صدیقی، از همان دوران کودکی به مطالعه پیدا کرده بود، او را به تأمل در فرهنگ و اجتماع تاریخی واداشت و سخت تحت تاثیر آن قرار گرفت .برای اکمال تحصیلات به فرانسه رفت و در رشتة فلسفه با گرایش جامعه شناسی تحصیل نمود .در آنجا بود که به مکتب اصالت علم و اصحاب تحصلی گرائید و روشهای تحقیق در اجتماعیات گذشته را آموخت .حاصل این تحصیلات و آموختههای تئوری و تجربی، رسالهای در اوضاع اجتماعی- دینی ایران در قرن دوم و سوم هجرید .اندیشههای سیاسی وطنی او بیشتر ریشه در افکار مشروطه خواهی و انقلاب مشروطیت داشت، لذا مبانی فکریش را صاستقلال طلبی، صآزادیخواهی و صتحقق عدالت اجتماعی شکل میداد .از نظر او دولت بنا به ضرورتهای جامعه بوجود میآمد و هدف آن تحقق منظورهای فوق بود .قانون، عامل مشروع حکومت در جامعه برای رسیدن به نظم و آزادی بود که با توجه به اوضاع و احوال و مقتضیات جامعه بوجود میاید .از نظر صدیقی تمام این عوامل در راستای سعادت صانسان بود، در نتیجه برای او، صانسان ارزش و اهمیت والایی داشت و تلاشهای فرهنگی سیاسیش در جهت تحصیل هدف منظور بود .او با چنین اندیشههایی به فعالیت علمی فرهنگی و سیاسی پرداخت .دکتر صدیقی به تطور در جمیع امور باور داشت، بر اساس همین باور محیط پیرامونش را دچار دگرگونی میکرد) دگرگونی در جهت مطلوب .(او پس از بازگشت به وطنش به فعالیتهای فرهنگی پرداخت .از آنجا که استاد دانشگاه تهران بود، فعالیتهایش به نمایندگی از سوی آن مؤسسه، صورت میگرفت .نقطة پیوند همکاری او با سازمان یونسکو در اهمیت صپرورش و آموزش برای صرشد شعور اجتماعی سیاسی و صآگاهیهای انسان نسبت به حقوق خود بود .سازمان مذکور برای صصلح جهانی تلاش میکرد ولی بصورت بنیهای و اصولی .یعنی از طریق تربیت و علم و فرهنگ، قصد داشت صلح را در اذهان مردم تحکیم دهد .همکاری صدیقی با این سازمان و مؤسسات شبیه آن، نزدیک یک دهه ( ۱۳۲۰ ه- .ش ( .بطول انجامید .اما از تحقیقات علمی و شناخت میراث ملی و فرهنگی وطنش غافل نبود .از آنجا که مطالعاتش بیشتر معطوف اجتماعیات بود، توانست صجامعه شناسی ایران را بر آن استوار کند .فعالیتهای سیاسی دکتر صدیقی با دولت دکتر مصدق پیوند خورد .اگر چه زمان اجازه نداد تا اهدافش را در دورهای که قدرت بدست داشت، تحقق دهد ولی ناامید از اینکار نشد .تمام تلاشش بهبودی اوضاع عمومی با در نظر داشتن اهداف ملی بود .ریشة مبارزات سیاسی صدیقی نیز در مبانی فکری و اهدافش نهفته است .او با بنیانگذاری جبهه، به مبارزه با مطلقیت فردی و هرگونه استبداد دیگر پرداخت .در اواخر) سال ۱۳۴۲) از جبهة ملی کناره گرفت، ولی در تحصیل اهداف خود پایدار بود .او بنا به مصلحت صایران حاضر بود، تمام وجاهت ملی خود و آبرویش را فداکند .در سال ۵۷ با این باور پیشنهاد نخست وزیری را پذیرفت .دکتر صدیقی مساعی خود را در اصلاح صدستگاه غیر قابل دفاع پهلوی به کار برد ولی عدم پذیرش و اتخاذ رویهای غیر منطقی از سوی آن دستگاه، جامعه را بسوی انقلاب سوق داد که بر خلاف نظر صدیقی بود .قدرت گیری دین را نامطلوب میدانست .چه هم دین را از بین میبرد و هم جامعه را .به همین دلیل، نظام جدیدی که شکل گرفته بود، برای او ص غیر قابل تحمل مینمود .این امر باعث شد از کارهای سیاسی دوری جوید .با تهمتی که در نظام جدید بر وی زده شد، به انزوا سوق دادن او عملی گشت .لکن دکتر صدیقی هر جا نیاز میدید، از خدمت به وطن دریغ نمیکرد .اگر چه در تحصیل اهدافش نتایج مطلوب بدست نیاورد اما راهی انتخاب کرده بود که همچنان ادامه دارد و افراد مختلف تحت تاثیر او بودهاند.