در فقه و حقوق موضوعه برای اثبات جرم ادله ی محدود و مشخصی که عبارتند از : اقرار ، بینه ، قسامه)درصورت تحقق لوث ، برای اثبات قتل و جرح (و علم قاضی ، بیان شده است . لکن با پیشرفت و گسترش علوم تجربی در زمینه های مختلف ، روش های علمی و تجربی جدیدی مانند پزشکی قانونی) کالبد شکافی جسدی که علت فوتش مشکوک است (، انگشت نگاری ، تشخیص هویت ژنتیکی، علوم آزمایشگاهی)برای تجزیه ی لکه ی خون ، تعیین گروه خونی ، نوع سم و مصرف الکل و مواد مخدر (، خط شناسی جهت تشخیص تحقق یا عدم تحقق جعل ، عکس و فیلم های تهیه شده از مجرمین در حین ارتکاب جرم و غیره برای اثبات جرم پدید آمده اند که همه در کشف حقیقت و اقناع وجدان قاضی و اتخاذ تصمیم عادلانه ی وی مؤثر اند و می توانند به عنوان ادله ی جدیدی برای اثبات دعاوی کیفری قرار بگیرند . ولی از جهت دیگر التزام به شرع و قانون ، مقتضی تحصیل جواز تمسک و استفاده از اینگونه ادله ی اثبات جرم می باشد .از نظر فقها و حقوقدانان اسلامی چهار دلیل ذکر شده ، حجیت تجویز تمسک به ادله ی جدید برای کشف حقیقت و اثبات جرم را دارند ولی از آنجایی که بسیاری از این ادله در اعصار پیشین وجود نداشته یا شناخته شده نبوده اند سببی برای تعرض و اشتغال ذهن فقها و حقوقدانان برای بحث از تجویز یا عدم تجویز تمسک به اینگونه دلایل و نیز ماهیت و جایگاه حقوقی آن ها در بین سایر ادله نبوده است . اما در عصر حاضر با پیدایش شیوه های جدید کشف حقیقت ، بازخوانی ادله ی شرعیه ی اثبات جرم به منظور بررسی امکان تعمیم ادله ی موصوف و بهره گیری از ادله ی جدید ضرورت پیدا کرده است . از این رو هدف اصلی ما در این پایان نامه تأکید بر ضرورت استفاده از این ادله در راستای کشف و اثبات جرایم ، بررسی جایگاه و ارزش اثباتی و نیز ماهیت حقوقی این ادله در حقوق کیفری ایران می باشد . فرضیا ت اساسی ما در این پایان نامه عبارتند از۱
Thanks to the development in Sciences and technology new evidence for substantiation of crime and donvincins the judge have appeared recently which are very stronger than witness-bearing of eye-witness individuals. Such evidence is called "definite, customized roofs" whose opposite probabilities are overlooked by custom of the wise" as the foundation for validity of witness-bearing of eye-witness individuals on the one hand and bayyina(witness-bearing of tow pious individuals) asks any specific peculiarity on the other, one can find the respective criterion in such newly invented evidence and thereby generalize evidence in substantiation of crime to whatsoever can prove something.On the contrary, one of the questions proposed from the olden times is that: Can judge award on this own knowledge when there are no confession, evidence and oath? In this study four doctrines have been proposed by Shiite jurisprudents and there by Sunni ones. Here the study of resources of upholders and adversaries demonstrates that as for the right of God the agreeable reasons can prove this claim and performing the legal punishment is conditioned to proved in the legal ways but in the case of people's knowledge is based on acceptable evidence it is probative and he can verdict upon it, and determines punishment for the offender expect for legal ones, but if he verdicts based on his own personal knowledge when loss of authentic evidence, the proofs of persuasiveness concerning judge's knowledge is not enough and judge should not accuse himself and judicial system and either in the Allah's right or people's right although being aware of falsehood evidence he shouldn't verdict in the opposite of his own idea and be confined to the above evidence, because the evidence of obligatory of truly and judicially judgment doesn't let him just in spite of the truth.