اثر کودهای زیستی و نیتروژنی بر برخی ویژگی های فیزیولوژیکی و عملکرد اسانس ریحان در شرایط گلخانهای
/سمانه بخشنده لاریمی
تبریز: دانشگاه تبریز ، دانشکده کشاورزی ،گروه اکوفیزیولوژی گیاهی
۹۰ص
چاپی
کارشناسی ارشد
زراعت
۱۳۹۰/۱۱/۲۵
تبریز: دانشگاه تبریز ، دانشکده کشاورزی ،گروه اکوفیزیولوژی گیاهی
گیاه دارویی ریحان از تیره نعناعیان است که در صنعت داروسازی مورد استفاده قرار میگیرد .مطالعهای به منظور بررسی اثر کودهای زیستی و نیتروژنی بر بعضی از صفات فیزیولوژیکی و عملکرد اسانس ریحان در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز در سال۱۳۸۹ به اجرا گذاشته شد .دو نوع کود) زیستی و شیمیایی (در چهار سطح :شاهد(T۱) ، کود شیمیایی(T۲) ، کود زیستی (T۳) و تیمار ترکیبی کود شیمیایی و زیستی و دو توده بومی ریحان :تبریز (V۱) و مازندران (V۲) مورد آزمایش قرار گرفتند .طرح آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب بلوکهای کامل تصادفی در ۹ تکرار بود .صفات مورفولوژیکی) ارتفاع بوته، قطر ساقه، تعداد شاخه جانبی در گیاه، تعداد برگ در گیاه، طول شاخه جانبی(، ثبت مراحل فنولوژیک) سبز شدن تا گلدهی(، صفات فیزیولوژیکی) سطح برگ، تراکم روزنه، کارایی مصرف نیتروژن، شاخص کلروفیل، درصد و عملکرد اسانس، درصد نیتروژن در برگ، میزان کلروفیل برگ، وزن تر و خشک اندام هوایی، وزن خشک برگ و نسبت تاج به ریشه (بررسی شد .نتایج نشان داد که قطر ساقه، ارتفاع گیاه، تعداد شاخه تحت تاثیر تیمارهای کود زیستی و شیمیایی قرار گرفت .تعداد برگ و طول گلآذین به ترتیب تحت تاثیر تیمارصهای کودی زیستی و شیمیایی قرار گرفتند .توده بومی مازندران در قطر ساقه و ارتفاع گیاه برتر از توده بومی تبریز بود .ترکیب کودهای زیستی و شیمیایی بر طول دوره رشد رویشی اثر داشتند .در شرایط این تیمار گلدهی به تاخیر افتاد ولی تیمار کود زیستی طول دوره رشد رویشی را کاهش داد .همچنین گلدهی در توده بومی تبریز نسبت به توده مازندران دیرتر انجام شد .کود زیستی و ترکیب آن با کود شیمیایی اثر معنیداری بر تراکم روزنه نداشت ولی روی سطح برگ، وزن خشک برگ، وزن خشک و تر اندام هوایی، نسبت تاج به ریشه، درصد و عملکرد اسانس در هر دو چین، میزان کلروفیلهای a وb ، درصد نیتروژن اثر معنیداری داشت .این تیمارهای کودی بر شاخص کلروفیل اثر نداشتند .چین دوم در سطح برگ، شاخص کلروفیل، میزان کلروفیل های a وb ، درصد نیتروژن و کارایی مصرف نیتروژن بهتر از چین اول بود .
Tabriz, in 2010. Two kinds of fertilizer (chemical and biological) at four levels (control (T1), chemical fertilizer (T2), biological fertilizer (T3) and combination of chemical and biological fertilizers (T4)) and two landraces of basil (Tabriz and Mazandaran) were evaluated. Experiment was factorial based on randomized complete block design (RCBD) in nine replications. Morphological traits (plant height, stem diameter, number of branches per plant, number of leaves per plant, branch length), phonological characters (emergene to flowering), physiological traits (leaf area, stomatal density, nitrogen use efficiency, chlorophyll index, percentage and yield of essential oil, nitrogen percent in leaf, chlorophyll content, shoot's fresh and dry weight, leaf dry weigh and shoot to root ratio) were determined. Stem diameter, plant height and number of branches were affected by the combinated use of chemical and biological fertilizers, number of leaves by biological fertilizer and length of inflorescence by chemical fertilizer use. The landrace Mazandaran was better than Tabriz in stem diameter and plant height. Chemical fertilizer and combined with the biological fertilizer affected the length of vegetative growth and delayed flowering, but biological fertilizer decreased the length of vegetative growth. This treatment delayed flowering date of Tabriz landrace more than Mazandaran. Combination of biological fertilizer with chemical fertilizer did not affect stomatal density significantly, but increased leaf area, leaf dry weight, shoot's fresh and dry weight, ratio of shoot to root, percentage and yield of essential oil, chlorophyll a and b content and nitrogen percent in each cuttings. However, it did not affect the chlorophyll index significantly. Second cutting was better than the first in leaf area, chlorophyll index, chlorophyll a and b content, nitrogen percent and nitrogen use efficiency