همبستههای عصبی سرکوب تکرار و ادبال زمان در مدالیتههای بینایی و شنوایی :مطالعه به کمک تحلیل مؤلفههایERP
Neural Correlates of Auditory and Visual Repetition Suppression and Oddball in Temporal Processing: A Study on ERP Components
/حسین سپاسی مقدم
: علوم تربیتی و روانشناسی
، ۱۳۹۶
، راشدی
۲۱۱ص
چاپی - الکترونیکی
دکتری
تخصصی علوم اعصاب شناختی ( گرایش مغز و شناخت(
۱۳۹۶/۰۶/۱۲
تبریز
مقدمه :دو پدیده سرکوب تکرار زمان و ادبال زمان با تکراری بودن و غیرتکراری بودن( جدید بودن) محرک در ارتباط هستند و غالبا به ترتیب باعث انقباض انبساط ادراک زمان میگردند .فرضیاتی در مورد همبستههای عصبی این پدیدهها به شکل کاهش و افزایش فعالیت عصبی در نواحی مغزی مرتبط با پردازش زمان ارائه شده است، ولی شواهد تجربی و پژوهشهای نوروفیزیولوژیک( مانند) ERP در رابطه با آن وجود ندارد .شاید یک دلیل آن مشکل طراحی تکلیف مناسبی باشد که با توجه به محدودیتهای موجود برای تعداد زیاد و طولانی کوششها، قابلیت اجرایی داشته باشد و دیگر اینکه بتواند پردازش زمان را از پردازش سایر ویژگیهای غیر زمانی مجزا سازد .روش :به همین منظور چندین تکلیف رفتاری با در نظر گرفتن راهحلی برای این دو محدودیت به صورت دیداری و شنیداری طراحی و طی چندین آزمایش روی ۹۴۱ آزمودنی، مورد بررسی قرار گرفت .در این آزمایشها شاخص تغییرات ادراک زمان با توجه به سوالات پژوهش و در رابطه با هر دو پدیده سرکوب تکرار و ادبال زمان ثبت شد .در موقعیتهای مختلف آزمایشهای ذکر شده، تلاش شد تا به طور جداگانه پردازش خالصتر زمان با حذف اثر مدالیته حسی، کارایی عملکرد آزمودنی، اثر آمادهسازی تکرار، فاصله بین محرکی، تداخل یا همایندی بین مدالیتهای و اثر STEARC کنترل و تحلیل گردند .بر اساس نتایج آن، تکلیف نهایی طراحی و دادههای رفتاری و نوروفیزیولوژیکERP - EEGاز ۹۱ آزمودنی حین اجرای این تکلیف جمعآوری گردید .تغییرات در اندازه مؤلفههای زودرس و دیررس براساس اهداف پژوهش و بررسی کیفی شکل موج مؤلفهها مطالعه گردیدند P۱ (، N۲ و P۳ مدالیته بینایی N۱ ، N۲/MMN و P۳ مدالیته شنوایی .)روش تحلیل آماری rmANOVA برای دادههای رفتاری و همچنین نوروفیزیولوژیک بنا بر شرایط لازم به صورت روش درونگروهی یا مختلط مورد استفاده قرار گرفت .یافتهها :نتایج نشان دادند که در قالب پارادایم ادبال با دستکاری تغییرات زمان به تنهایی، میتوانیم هم یکنواختی و هم در مقابل آن تازگی در پردازش محرک ایجاد نماییم و به شکل خالصتری اثر سرکوب تکرار و همچنین ادبال زمان را داشته باشیم .علاوه بر این، یافتهها نشان دادند که امکان مشاهده همزمان تحریف زمان و آماده سازی تکرار وجود دارد کم شدن قابلیت پیشبینی محرک، اثر ادبال را افزایش میدهد و تعامل اثر تداخل بین مدالیته و فاصله بین محرکی، اثر معناداری روی سرکوب تکرار و ادبال زمان دارد .بررسی دادههای نوروفیزیولوژیک نشان داد که همبستههای عصبی اثر سرکوب تکرار زمان و اثر ادبال زمان، هم به شکل افزایش و هم کاهش در اندازه مؤلفه قابل مشاهده است .به نظر میرسد که محرک هدف به صورت اختصاصیتری باعث افزایش امپلیتود مؤلفههای زودرس و دیررس در اطراف خط میانی فرونتال، سنترال و پریتال میگردد، ولی تکرار محرک، به صورت غیراختصاصی تغییر این مؤلفهها را در هر دو جهت کاهش و افزایش، در امپلیتود و تاخیر باعث میشود .مغزی حین پردازش زمان به عنوان تبیین احتمالی این تغییرات رفتاری و عصبی مطرح گردیدند .بر تخصیص منابع ص و شفافیت محرک ص نتیجهگیری :فرضیه اساس آن احتمالا مناطق مغزی اختصاصی برای پردازش زمان، برای بهینه نگهداشتن عملکرد و سطح فعالیت عصبی چنین الگویی را از خود نشان میدهند .این امر باعث میشود که خطاهای پردازش زمان به شکل تحریف زمان به جهت خاصی تورش داشته باشند .ضمنا، در این پژوهش اندازه متفاوت مؤلفههای مدالیته بینایی و شنوایی، هم از لحاظ مکانی و هم از لحاظ جهت تغییرات میتواند شاهدی بر وجود ساعتهای توزیع شده مغز برای پردازش زمان باشد
Background: It is hypothesized that the decrease and increase in neural activity in brain regions engaged in time processing are the possible accounts for temporal oddball and repetition suppression, but there is no empirical evidence using neurophysiologic research (e.g. ERPs) for such assumption as well as analogous hypotheses. The reason may be related to lack of an effective temporal task which can evoke reliable processing, firstly has a feasible length and number of trials and secondly has the ability to separate time processing from the processing of non-temporal features. Methods: Audio-visual time discrimination oddball tasks were designed considering the solution to these two limitations and verified in several experiments with 149 subjects. The changes in time perception scale were recorded regarding task conditions that were for responding to the study questions about the occurrence of temporal repetition suppression and oddball. These conditions separately tried to control and analyze the purer processing of the time, subject performance, repetition priming, inter-stimulus interval (ISI), intermodal intervening, and the STEARC effects. A final task designed by finding from mentioned experiments and the EEG-ERP recording collected as well as the behavioral data from 39 subjects performing the task. The early and late components measures were studied based on the research goal and qualitative probe on the waveforms (visual P1, N2, and P3; auditory N1, MMN, and P3). rmANOVA was implemented for main and interaction effects of behavioral and neurophysiological data, by the within-group and mixed method as needed. Results: The result showed that in the framework of oddball paradigm, we can create steadiness and novelty in stimulus processing just by manipulating temporal features and modulate more purely temporal repetition suppression and oddball. In addition, the findings illustrated that it is possible to simultaneously observe time distortion and repetition priming; the stimulus unpredictability increases the oddball effect, and the interaction between intermodal interference and ISI has a significant effect on these two phenomena . The neurophysiological data illustrated that the neural correlates of the temporal repetition suppression and oddball effect can vary in both forms of increase and decrease in component measures. The target stimulus appears to be more specific in increasing the amplitude of early and late components around the midline of the frontal, central, and parietal regions. However, stimulus repetition has non-specific changes in the component measures in both amplitude and delay. Conclusion: The "stimulus clearness" and "resources allocation" of the brain during the processing of time was proposed as the possible explanations for the behavioral and neural changes. Based on this accounts, specific brain regions for temporal processing are likely controlled by a mechanism for retaining the optimal performance and level of neural activities; the things all results in the errors bias to time distortion. Different component measures in direction and electrode locations for the visual and auditory modalities can be an evidence which supports the brain distributed time processing
Neural Correlates of Auditory and Visual Repetition Suppression and Oddball in Temporal Processing: A Study on ERP Components