هدف پژوهش حاضر بررسی نحو برخورد مارتین هایدگر با یکی از متفکران نخست یونان، یعنی پارمنیدس، بوده است .در این پژوهش ما با بررسی جایگاه متفکران نخست یونان در نزد هایدگر، نشان دادیم که مطالع دیدگاه هایدگر پیرامون پارمنیدس، میتواند کلیدی برای فهم آثار هایدگر باشد و همچنین در این دیدگاه تفسیری ارائه میشود که شاید برای فهم پارمنیدس به انسان معاصر کمک کند .کلیدواژههای اساسی اندیش هایدگر از قبیل :پرسش هستی، تاریخ هستی و نقد متافیزیک و غیره همگی به دیدگاه او پیرامون پارمنیدس گره خوردهاند .از نظر هایدگر مبنا و ریش متافیزیک، پرسش هستی است .متفکران نخست یونان، آناکسیمندر، هراکلیتوس و پارمنیدس، به هستی اندیشیدند و موضوع پرسش آنها هستی بود .هایدگر این متفکران نخست یونان را صمتفکران آغازین مینامد .از نظر هایدگر در صشعر تعلیمی پارمنیدس است که ما به خوبی آن فراخوان و تقدیری که انسان غربی را بدینگونه ساخته است، مشاهده میکنیم .هایدگر تفاسیر رایج از پارمنیدس را ناکافی میداند .از نظر او پارمنیدس کسی است که به پیوستگی و در عین حال تقابل ذاتی اندیشه و هستی اشاره کرده است .از نظر هایدگر معنای اساسی اندیشیدن در نزد پارمنیدس صدریافتن و یا اتخاذ موضع در برابر آن چیزی است که به ما غلبه میکند و ما را در خود گرفته است و اندیشیدن پیشاپیش در برابر هستی قرار دارد .اندیشیدن، همواره اندیش هستی است .از همینرو هایدگر اندیشیدن را مقاومت کردن در برابر امر غلبه ناپذیر معرفی میکند .یا به عبارتی دیگر اندیشه به دنبال هستی است و از آنجایی که به دلیل تقدیر هستی، انسان غربی نمیتواند هستی را از آنچه-هستها جدا کند، ازینرو اندیشیدن به هستی در عصر کنونی، بهمثابه پرسیدنی مداوم و توانا بودن بر منتظر ماندن است .ما برای بررسی دیدگاه هایدگر تعدادی از آثار او را بررسی کردیم و بررسی کردیم که در هر اثر چه تفسیری از پارمنیدس ارائه شده است .کلید فهم دیدگاه هایدگر پیرامون پارمنیدس، مسئل حقیقت یا آلثیا است .او حقیقت را اصیلترین نام برای هستی میداند که اشاره به ناپنهانبودگی، آشکارگی، دربرگیرندگی و گشودگی است .ما در این پژوهش صشعر تعلیمی پارمنیدس را بهطور کامل ترجمه و معرفی کردیم .بهنظر میرسد که روایت سنتی از پارمنیدس که در آن او در تقابل با هراکلیتوس و منکر وجود تغییر معرفی میشود، جایگاه واقعی پارمنیدس را به ما نشان نمیدهد و برای بررسی و فهمیدن اهمیت متفکران نخست یونان، باید بدون پیشفرضهای مدرن و با توجه اساسی به بستر تاریخی-اجتماعی آنها، یعنی زبانشان، آنها را بررسی کرد .ما در چهار فصل به بررسی دیدگاه هایدگر پیرامون اندیشه و هستی در شعر تعلیمی پارمنیدس پرداختهایم در فصل نخست بعد از مقدمه، دیدگاه هایدگر پیرامون متفکران نخست یونان، علیالخصوص آناکسیمندر، هراکلیتوس و پارمنیدس را بررسی کردیم .در فصل دوم شعر تعلیمی پارمنیدس معرفی و ترجمه شده است و در فصل سوم دیدگاه هایدگر پیرامون این شعر بررسی شده است .فصل چهارم به مرور مطالب و نتیجهگیری پرداختهایم
The purpose of this study was to investigate the encountering of Martin Heidegger with one of early Greek thinkers, Parmenides. In this study, we examine the position of the early Greek thinkers for Heidegger to show that a study in Heidegger's interpretation on Parmenides can be a key to understanding Heidegger's viewpoints; the fundamental elements in Heidegger's thinking, such as: the question of being, the history of being and his critique of metaphysics, ets are tied to his interpretation of Parmenides. For Heidegger, the basis of metaphysics is the question of Being. Early Greek thinkers, Anaximander, Heraclitus and Parmenides, were those who able to think and ask about Being. Heidegger calls these Greek thinkers "Primordial thinkers."He believes that Parmenides's "Didactic poem ", can show us the calling and the need that made Western Philosophy as such as is. Heidegger considers the common interpretations of Parmenides to be inadequate. For him, Parmenides is the one who points to the continuity and inherent contradiction between Thinking and Being. In Heidegger's view, the fundamental meaning of thinking in Parmenides is to "apprehand" or take a position in relation to what overwhelms us and Puts us into thinking in advance of the Being. Thinking is always the thinking of Being. Thus Heidegger introduces thinking to resist the Overwhelming event. Or in other words, Thinking is seeking after of Being, and sincethe Western man can not separate Being from beings, thinking in this era is like, a constant questioning and be capable of waiting. We examined Heidegger's interpretation of Parmenides in his multiple works and examined his interpretation specially in his late works. The key to understanding Heidegger's interpretation on Parmenides is the question of truth or Aletheia. He believes that the Truth is the most original name for Being, which refers to Unconcealedness, disclosure, enclosure, and openness. We translated and examined Parmenides' Didactic Poem in this study. The traditional interpretation of Parmenides, in which he is introduced in contrast to Heraclitus and he denies the change, does not seem to show us a truthful and beneficial portrait of Parmenides, and in order to examine and appreciate the importance of the first Greek thinkers, we must examined the without modern presupposionts, and we have to take our attention to what that text is telling us and notice their socio-historical status,that means their language