بررسی و تحلیل تطبیقی آثار بوهومیل هرابال و صمد بهرنگی بر مبنای عناصر پایداری
Comparative Study and Analysis of Resistance Elements in the Works of Bohumil Hrabal and Samad Behrangi A
/مهسا مجدرلنگرودی
: ادبیات فارسی و زبان های خارجی
، ۱۳۹۷
، راشدی
۱۳۱ص
چاپی - الکترونیکی
کارشناسی ارشد
زبان و ادبیات فارسی گرایش پایداری
۱۳۹۷/۱۰/۲۲
تبریز
در ادبیات تطبیقی، بیش از هر چیز میتوان به نقاط وحدت اندیش بشری پی برد که چگونه اندیشهای در نقطهای از جهان توسط اندیشمندی، ادیبی و یا شاعری مطرح میشود و در نقط دیگر همان اندیشه به گونهای دیگر مجال بروز می یابد .بهرنگی و هرابال دو نویسند ایرانی و چک در آثار خود مضامین پایداری را منعکس ساختهاند .آنها در دو جامع فرهنگی متفاوت دست به خلق آثار و بازنمایی واقعیات آن جوامع زدهاند .صمد بهرنگی در بحبوح اختناق پس از کودتا، در آخرین سالهای ده چهارم قرن چهاردهم هجری شمسی یعنی سالهایی که کشور زیر نظر مستشاران آمریکایی و رهنمودهای دولت ایالات متحد آمریکا اداره میشد خلق آثار داستانی خود را آغاز کرد .هرابال نیز در جامع سوسیالیستی چکسلواکی، که قویا زیر سلط سیاسی اتحاد شوروی و سانسور ایدئولوژیکی بود به خلق آثار داستانی خود مبادرت ورزید .لذا آثار این دو نویسنده حاوی نقاط مشترکی است که بر اساس تعریف ادبیات تطبیقی) مکتب آمریکایی (قابل انطباق با یکدیگر هستند .این پژوهش بر آن است که بر مبنای عناصر ادبیات پایداری به بررسی و تحلیل تطبیقی آثار بوهومیل هرابال و صمد بهرنگی بپردازد .عناصری مانند چهرههای رنج کشیده و مظلوم، دعوت به مبارزه، بیان جنایتها و بیدادگریها، توصیف و ستایش ایثار، القای امید به آینده، ستایش آزادی و آزادگی، عشق به مواهب سرزمین خودی، طرد بیهویتی و توجه به اسطوره و نمادهای اسطورهای و تاریخی
Common beliefs among nations are dominant themes in comparative literature. In comparative study of literature one can perceive the dissemination of ideas from different viewpoints by thinkers, scholars, or poets in various parts of the world. Samad Behrangi and Bohumil Hrabal are two contemporary writers of Iran and Czech in whose works the themes of resistance are clearly perceptible. The two authors, in different cultural communities, created their works and depicted the realities of their societies. In the midst of Irans post-coup stalemate in the last years of the fourth decade of the 14th century (SH) when the country was governed by American advisers and US government guidelines, Behrangi began creating his fictional works. Hrabal, too, in socialist Czechoslovakia, politically dominated by the Soviet Union and severe ideological censorship, created his works of fiction. Accordingly, the works of the two writers contain common themes that are compatible with American comparative literature. The present paper attempts, in a comparative analytical method, to investigate the elements of resistance literature in the works of Hrabal and Behrangi. The two writers, in their own way, have handled such themes as depiction of downtrodden visage of people, persuading people to fight against inequality, imparting of crimes and injustice, description and eulogy of altruism, life expectancy and hope for the future, the praise of freedom and liberty, patriotism, national identity, and reminiscence of myths, legends and the glorious history of the nations
Comparative Study and Analysis of Resistance Elements in the Works of Bohumil Hrabal and Samad Behrangi A